loading...
سایت تفریحی جهان فردا
داوودقادرزاده بازدید : 137 دوشنبه 05 مهر 1395 نظرات (0)

خیلی وقت ها شده که هدف ها و ایده های خیلی خوبی برای آیندمون تو ذهنمون داشتیم؛ اما به خیلی ها شون نرسیدیم. تصور بکنین که اگه به اکثر ایده هامون و اهدافمون میرسیدیم چقدر زندگیمون با الان فرق میکرد. به ویژه شما که در حال طی کردن مدارج علمی هستی، مطمئنم که اهداف خیلی زیادی داشتی اما هنوز نتونستی به خیلی از این اهدافت برسی. برای همین در وبسایتمون یه سه‌گانه از استراتژی هایی نوشتیم که عمل کردن به اونها میتونه خیلی در این زمینه به شما کمک بکنه. البته این استراتژی ها برای کمک به زبان آموزان جهت یادگیری زبان نوشته شده اما به طور کلی برای هر هدف دیگه ای فرقی نداره و میشه همین استراتژی ها رو اعمال کرد.

نوشته ی اول : تغییر رویکرد فکری

اولین قدم برای رسیدن به اهدافمون اینه که رویکرد فکری مثبتی نسبت به خودمون داشته باشیم. اگه توجهی به زندگی آدمهای موفق بندازین، میفهمین که هیچوقت در توانایی های خودشون هیچ شکی ندارن و معتقدن که از عهده ی انجام هر کاری بر میان. بنابراین این موضوع در قدم اول بسیار مهمه.

نوشته ی دوم : اهداف هوشمند (SMART)

در قدم دوم بایستی دقت کنین که اگه اهدافتون رو هوشمندانه (SMART) انتخاب نکنین، احتمال رسیدن به اونها خیلی کم میشه.

حالا اهداف هوشمند (SMART) چه اهدافی هستند؟

۱- اهداف مشخص (Specific)

۲- اهداف قابل‌اندازه‌گیری (Measurable)

۳- اهداف به دست آوردنی (Attainable)

۴- اهداف مرتبط (Relevant)

۵- اهداف مبتنی بر زمان (Time-based)

همونطور که دقت کردین SMART در حقیقت مخفف کلماتی هست که در بالا اومده. اما خودش به طرز عجیبی هم معنی دار هست و به راحتی میتونه یادتون بمونه. توضیحات مفصل در مورد هرکدوم از این پارامترها رو در نوشته ی دوم میتونین بخونین.

نوشته ی سوم : رسیدن به اهداف

دو قدم قبلی برای وقتی بود که هنوز در حال انتخاب هدفتون هستین. اما وقتی هدفتون رو انتخاب کردین (اونم هدف SMART) آیا دیگه حتما به هدف میرسین؟ معلومه که نه! حالا دیگه بایستی در راه رسیدن به هدفتون ثابت قدم باشین. این اصلی ترین موضوعیه که در نوشته ی سوم به اون پرداختیم.

یکی از عملی ترین کارهایی که تو این نوشته به شما نشون دادم، ایجاد عادت های جدید برای رسیدن به هدف، با استفاده از چرخه ی عادت هست. تو این نوشته توضیح دادم که چرخه ی هر عادتی که ما در طول روز داریم یه چیزی تو مایه های دیاگرام زیره:

حالا یه آقایی به اسم داهیگ توضیح داده که ما میتونیم عادت های روزانه مونو به راحتی جهت رسیدن به اهدافمون تغییر بدیم.

مثلا فرض کنین که صبح ها وقتی از خواب بیدار میشین، عادت زیر رو دارین:

یعنی تا از خواب بیدار میشین، سریع میرین سراغ ایمیلهاتون و سایتهای خاصی که دوست دارین. حالا میتونین این عادت تقریبا به درد نخور رو به عادت روبرو تبدیل کنین: به جای چک کردن ایمیل و بقیه موارد، نیم ساعت زبان بخونین. حالا دیاگرامتون میشه شکل زیر:

یعنی شما یه تغییر تو عادت فعلیتون دادین و یه عادت مفید برای خودتون تولید کردین. فکر نکنین این کار نشدنیه؛ خیلی ها این کار رو انجام دادن و جواب های خوبی گرفتن. برای همینه که کتاب آقای داهیگ جزو پرفروشترین کتابها بوده.

بنابراین نوشته ی سوم رو هم بخونین و مطالبی که گفته شده رو در طول راه رسیدن به هدفتون پیاده سازی کنین.

امیدوارم که خوندن این سه‌گانه و اعمال استراتژی‌های عنوان شده بتونه شما رو نه تنها به هدف یادگیری زبان، بلکه به دیگر اهدافتون هم برسونه

Parisa Morovati

متخصص روانشناسی یادگیری در زبانشناس

داوودقادرزاده بازدید : 168 جمعه 22 مرداد 1395 نظرات (0)

هدف ازاین پژوهش تبیین رابطه ی اشتغال مادران با میزان اضطراب کودکان پیش دبستانی(5،6)ساله شهر سقزمی باشد.جامعه آماری این پژوهش راکلیه کودکان پیش دبستانی(5،6)ساله شهر سقز تشکیل داده اند.ازاین روبه روش نمونه گیری تصادفی تعداد200نفراز کودکان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.به منظورجمع آوری داده هااز پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان اسپنس نسخه والدين استفاده شد داده هاي جمع آوري شده، به دو شيوه توصيفي و استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون،رگرسيون چند متغيره) تجزيه وتحليل شده اند.نتایج حاصل ازیافته های پژوهش نشان دادکه بین اشتغال مادران ومیزان اضطراب کودکان پیش دبستانی وجودنداردهمچنین بین ساختارسازمانی دانشگاه باکارآفرینی رابطه معناداری مشاهده گردید.بین اضطراب جدایی کودکان پیش دبستانی دارای مادران شاغل وغیرشاغل تفاوت معناداری مشاهده نشدبین بین اضطراب اجتماعی کودکان پیش دبستانی دارای مادران شاغل و غیر شاغل تفاوت معناداری وجودنداردوبین میزان اضطراب کودکان دختر وپسرپیش دبستانی دارای مادران شاغل رابطه معناداری مشاهده نشد.بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییر،کاهش وافزایش یک متغیربردیگری تاثیرگذاراست.

مبلغ قابل پرداخت 30,000 تومان
داوودقادرزاده بازدید : 344 پنجشنبه 27 اسفند 1394 نظرات (0)
حقه های علمی برای خالی کردن جیب شما  

بانکی دات آی آر: مغازه ها یاد گرفته اند که چطور با ما بازی کنند: قیمت کالاهایی را بالا می برند و بعدا پایین می آورند و می دانند که ما (به لطف گرایشی که روانشناسان «تثبیت» یا «انکورینگ» می خوانند) فکر می کنیم که قیمت پایین آمده؛ پس خوب معامله ای است. در ضمن یاد گرفته اند که به ما انتخاب بدهند اما نه زیادی. معروف است که انتخاب زیادی می تواند خریدار را گیج کند و جلوی خرید را بگیرد.

 

ولی واقعیتی که کمتر متوجه اش بوده ایم این است که افاده ای بودن هم می تواند به فروش منجر شود. مثلا تصور کنید مشتری وارد مغازه ای تجملی شود و فروشنده نگاهی از بالا به او بیندازد و برای کمک به وی پیش قدم نشود. شاید فکر کنید مشتری برمی گردد و پولش را جای دیگری می برد اما پژوهشی که اخیرا انجام شده نشان می دهد که فروشندگان گستاخ، بیش از فروشندگان خوش مشرب، مشتریانی را که اعتماد به نفس پایینی دارند، به خرج کردن می اندازند و باعث می شوند آنها در کوتاه مدت احساس مثبت تری نسبت به یک «برند رویایی» (یعنی برندی که آرزوی داشتنش را داری اما پولش را نداری، مثل جاگوار یا لوئی ویتان) داشته باشد.

 

در باب خودکم بینی نکته دیگری هم هست. وقتی مشتری که نسبت به ظاهرش احساس خوبی ندارد، لباسی را امتحان می کند و بعدا ببیند خریدار جذابی هم همان لباس را می پوشد، احتمال کمتری دارد آن لباس را بخرد. به همین دلیل است که فروشگاه های زرنگ نباید اتاق پرو دسته جمعی داشته باشند.

 

«جوّ زمان خرید» (چیدمان مغازه، نور، رنگ دیوارها، موسیقی و ...) هم می تواند بر روحیه مشتری ها و خرج کردن شان تاثیر چشمگیری بگذارد. مغازه هایی که تا خرخره از کالا پر شده اند باعث احساس خفگی می شوند و در مغازه های زیادی خالی هم حس فوبیا (ترس) از فضاهای باز به آدمی دست می دهد. هر یک از این افراط و تفریط ها می تواند باعث فرار مشتری شود.

 

پژوهشگری نشان داده که با ایجاد بوی مناسب می توان جلوی این احساسات را گرفت. مثلا مغازه پر از خرت و پرت اگر شمعی با بوی ساحل روشن کند احساس فراخی فضا به انسان می دهد؛ مغازه های درندشت هم اگر بوی هیزم ایجاد کنند باعث می شوند مشتری ها احساس راحتی کنند.

 

مقاله ای تحقیقی که اکنون در حال بررسی علمی است نشان می دهد که دماهای سردتر داخل مغازه باعث تصمیم گیری احساسی تر می شوند اما گرما باعث برخورد تحلیلی تر می شود... و شاید همین است که مغازه های گرانقیمت انگار همیشه کولر را تا ته برده اند بالا.

 

پژوهش در ضمن نشان داده که مشتری ها ترجیح می دهند پول شان را در مغازه هایی با فضای داخلی سرد و آبی رنگ خرج کنند تا مغازه های گرم و نارنجی رنگ که رد آنها احساس شوق کمتری دارند و بیشتر نسبت به قیمت های گران شاکی می شوند.

 

لمس کردن هم مهم است. مغازه هایی که کالاهای شان را پشت شیشه یا جاهایی نگاه می دارند که دسترسی به آنها سخت است، شاید باید آنها را قابل دسترس تر کنند. اگر افراد بتوانند اجناس با کیفیت را لمس کنند احتمال خریدشان بیشتر می شود.

 

موسیقی هم البته ابزار قدرتمندی است. موسیقی مناسب می تواند لذت مشتری ها را بالا ببرد و کاری کند که زمان را فراموش کنند (که احتمالا از نظر فروشنده اتفاق خوبی است). یک پژوهش نشان می دهد که موسیقی پاپا (مردمی) باعث تصمیم های ناگهانی می شود اما اگر موزیکی در پس زمینه پخش شود که کمتر نزد مردم شناخته شده باشد باعث می شود خریداران [روی خریدشان] تمرکز کنند و مثلا احتمال دو دوتا چارتای دقیق خریدار درباره تخفیف های ویژه بالا می رود.

 

خلاصه این که حالا دیگر رمز ماجرا را می دانید: آن گردنبند بدلی که خریدید و حالا حسرت می خورید که چرا خریدید یا آن کیف پول مردانه ای که خریدید و از آن استفاده نمی کنید، کاملا هم تقصیر خودتان نیست. «ارزونی دروغکی» و «جوّ خرید» بود که گول تان زد.

 

منبع: مجله روشن

داوودقادرزاده بازدید : 194 پنجشنبه 20 اسفند 1394 نظرات (0)

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، رسیدگی به این پرونده ١٤ آذر امسال هم‌زمان با کشف جسد زن ٥٥ساله‌ای در خانه‌اش در محله ستارخان در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت. با حضور تیم جنایی در محل کشف جسد در آپارتمان طبقه سوم، آنها با جسد غرق خون زن میان‌سال که بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده بود، روبه‌رو شدند.



پزشک جنایی پس از معاینه جسد علت مرگ او را اصابت هفت ضربه چاقو اعلام کرد.

درادامه دختر مقتول که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، درباره علت قتل مادرش گفت: چند سال قبل پدر و مادرم طلاق گرفتند و من و دو خواهرم با او زندگی می‌کردیم. روز گذشته دایی‌ام به نام میثم تماس گرفت و گفت به تهران آمده است. او به خانه ما آمد و باهم شام خوردیم. من به خانه دوستم رفتم و صبح وقتی به منزل برگشتم با جسد مادرم مواجه شدم و هیچ خبری از دایی‌ام نبود.



با اظهارات دختر مقتول، تحقیقات برای شناسایی برادر مقتول آغاز شد. ساعتی بعد تیم جنایی متوجه شدند مأموران گشت کلانتری نواب مردی را با لباس خونین بازداشت کرده‌اند و او مدعی است خواهرش را به قتل رسانده است.


با انتقال مرد ٤٥ساله به نام میثم به دادسرای امور جنایی، او در بازجویی‌ها با اعتراف به قتل خواهرش به نام کبری در محله ستارخان، گفت: اهل شهرستان رودسر هستم. از شش سال قبل به تریاک اعتیاد داشتم به‌همین‌دلیل همسرم پس از طلاق به همراه فرزندانم من را ترک کرد. چند ماه قبل اعتیادم را ترک کردم اما همیشه احساس می‌کردم برادرم در غذایم مواد می‌ریزد تا معتاد شوم. متهم اضافه کرد: یک ماه قبل به تهران آمدم و به گرمخانه رفتم.



وقتی پول‌هایم تمام شد با کبری تماس گرفتم که او مرا به خانه‌اش برد. هنگام خوردن شام، دوباره بدنم داغ شد و فکر کردم خواهرم نیز در غذایم مواد ریخته است به همین دلیل، نیمه‌های شب با رفتن به آشپزخانه چاقویی را برداشتم و چند ضربه به کبری زدم.


خواهرم از خواب بیدار شد و شروع به فریادزدن کرد از ترس خفه‌اش کردم و از خانه‌اش بیرون رفتم. ساعاتی بعد مأموران به من مشکوک شدند و من را دستگیر کردند. با اعترافات مرد ٤٥ساله به قتل خواهرش، او صحنه جنایت را بازسازی کرد.



با صدور قرار جلب به دادرسی از سوی محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی و کیفرخواست، متهم به‌زودی در دادگاه کیفری به اتهام قتل خواهرش محاکمه می‌شود.

داوودقادرزاده بازدید : 239 جمعه 27 آذر 1394 نظرات (0)

نامزد شکاک

فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهای‌شان شك دارد

 

فرض كنید یك روز مثل همه روزها از خواب بیدار می‌شوید و كمی از غروب می‌گذرد كه مخاطب خاص‌تان بی‌خبر با دسته گل به خواستگاری‌تان می‌آید. چشم‌های‌تان را كه ببندید دست كمی از سیندرلا  ندارید! هر روز هم كه می‌گذرد بیشتر مطمئن می‌شوید مرد رؤیاهای‌تان همین است.

با همان سختگیری‌هایش دو ستش دارید، آخر می‌گوید: «آنقدر عاشق تو هستم كه به پشه‌های نری كه در اتاقت می‌چرخند حسادت می‌كنم!»همسریابی دائم یا «آنقدر عاشقت هستم كه دوست دارم با هیچ‌كس جز من نگویی و نخندی و نفس نكشی!»، «من به تو اعتماد دارم اما جامعه آن‌قدر كثیف است كه به خاطر من «فقط» با مادرت بیرون برو!». . . فكر می‌كنید دوست‌تان دارد، آن وسط‌ها هم با یك جمله آشنا سختگیری‌های عجیبش را برای شما جامی‌اندازد. .سايت همسريابي .«غیرتم اجازه نمی‌دهد كه. . . » آن اوایل داستان‌تان شبیه قصه‌های عشقی است، از فرط توجهش بال درآورده‌اید اما فقط كمی از این رؤیای شیرین می‌گذرد كه گیرهای باخود و بی‌خودش كلافه‌تان می‌كند. شاهزاده با اسب سپیدش از راه رسیده اما به اندازه شرلوك هولمز از روابطش با شما و روابط تان با كل عالم بشریت نكته منفی بیرون می‌كشد! زنگ خطر به صدا درآمده است شاید این عاشق دلباخته خوش‌تیپ، پارانوئید باشد.

تئوری توطئه موقت و سایر مخلفات!
بیایید به قصه‌مان بازگردیم. در حال برگشتن از ‌مهمانی هستید، طبق معمول باز هم اخم‌هایش تا جای ممكن درهم است، سعی می‌كنید با آرامش مشكل را حل كنید اما هرچه بیشتر سعی كنید او عصبی‌تر و غیر منطقی‌تر می‌شود. وقتی دلیل این همه بداخلاقی‌اش به‌طور مثال جوكی باشد كه یكی از پسرهای فامیل در جمع تعریف كرده و شما هم مثل همه ‌مهمان‌ها از ته دل به آن خندیده‌اید یا اینکه با یكی از مهمانان گفت‌وگوی ساده‌ای داشته‌اید، كم‌كم‌گیرنده‌های عاطفی‌تان باید فعال شود. شاید نامزدتان بیماری بدبینی دارد.

فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهای‌شان شك دارد از نظر او دیگران غیر قابل اعتمادند، این دیگران كه می‌گوییم شامل همه آشنایان نزدیك و دور خودش و شما می‌شود. ارتباطات خودش كه محدود و ناچیز است از شما هم می‌خواهد مثل خودش باشید، شاید با اعتماد به نفس در حالی كه منطقی‌ترین آدم دنیا به نظر می‌رسد به ساده بودن متهم‌تان كند، بگوید تو بی‌تجربه هستی كه راحت اعتماد می‌كنی. اصلا تئوری توطئه برای فرد بدبین یك اصل پذیرفته شده است. او می‌گوید همه می‌خواهند سرمان كلاه بگذارند و از ما سوء‌استفاده كنند! دوستان صمیمی كمی دارد یعنی او اصلا دركی از صمیمت ندارد، یك ذره‌بین قوی دستش گرفته تا دشمنان احتمالی را شكار كند! پس فرصت و موقعیتی برای صمیمی شدن نمی‌ماند.

خسیس اطلاعاتی
نامزد بدبین هر چند به خودش اجازه و حق می‌دهد كه ریزترین جزئیات زندگی شخصی فعلی و قبلی و بعدی ! شما را بداند و بپرسد اما به محض اینكه خودش در موردی سوال‌پیچ شود، نیت شما را هم مثل نیات مشكوك خودش فرض كرده بنابراین با كلافگی به آن واكنش نشان می‌دهد. اگر از این تیپ آدم‌ها درباره مدرسه و خانواده‌شان سوال كنید و بعد بخواهید كمی پرس‌وجوی‌تان را ادامه بدهید با خست و وسواس هرچه همسریابی موقت تمام‌تر اطلاعات درخواستی شما را بروز می‌دهند.

در حین پاسخ دادن به سوالات هم ممكن است به شما بگوید: «یعنی تو به من شك داری؟» یا «چرا این را می‌پرسی؟» او نمی‌خواهد حتی به نامزدش اطلاعاتی بدهد چون راستش به شما هم اعتماد ندارد پس اگر به بدبینی نامزدتان شك كردید كافی است در فواصل زمانی از او در مورد زندگی شخصی یا گذشته‌اش سوالاتی بپرسید و به واكنش‌هایش بادقت توجه كنید.

بدبینی نامزد

فرد بدبین به‌طوركلی كینه‌ای است

 

بادكنكی كه ساده می‌تركد
فرد بدبین به‌طوركلی كینه‌ای است او به‌راحتی از گناه دیگران نمی‌گذرد و سخت می‌بخشد. وقتی هم ببخشد یك عمر خطای شخص خاطی در یادش هست. یك نشانه دیگر  فرد بدبین هم هم قهرهای طولانی‌مدتش با شماست. او اگر برنجد سرد می‌شود و خیلی راحت می‌بینید كه روزهای زیادی به تماس‌تان پاسخی نمی‌دهد. افراد بدبین عواطف خودشان را بروز نمی‌دهند و به همین دلیل سعی دارند عقلانی و منطقی جلوه كنند. ضمن اینكه به وضعیت‌شان افتخار كرده و معتقدند اصلا خوب است آدم جدی باشد.

او از خود راضی و خودبزرگ‌بین است اما در واقع این پوششی است برای كمبود اعتماد به نفسی كه به این سادگی‌ها هم خوب نمی‌شود. او دقیقا مثل بادكنكی است كه با اولین انتقاد می‌تركد چون برخلاف ظاهر پراز منم‌منم‌اش از درون تهی است. یك تست دیگر هم این است كه از او انتقاد كنید تا چهار انتقاد بدتر از آن را به خودتان بازنگرداند آرام نمی‌گیرد.

پیش از شروع بخوانید
شك و بدبینی می‌تواند به دلایل ساده‌ای وجود داشته باشد انواع خوش‌خیم بدبینی به مرور زمان و با دقت روی اعمال و رفتاری كه فرد بدبین را تحریك می‌كند شفا می‌یابد یا حداقل می‌شود امید داشت كه خوب شدنی است.

وقتی كسی تجربه‌های شور، تند و تلخ در رابطه با جنس مخالف دارد، طبیعی است سخت می‌تواند اعتماد كند و بپذیرد زندگی شیرین است پس باید صبر كرد تا ذائقه‌اش تغییر طعم را باور كند.

فرد بدبین دائم در حالت آماده باش است اصلا اگر راه داشته باشد با كت و پوتین می‌خوابد، به چیزهای خیلی ریز و پیش پاافتاده با دقت یك كارآگاه در حال انجام ماموریت توجه می‌كند و واكنش نشان می‌دهد آخر می‌خواهد به هر قیمتی شده خطر را كشف كند حتی اگر خطری نباشد! نگاهش تیز و دقیق است و با شما به عنوان نامزدش هم تماس چشمی مداوم دارد یعنی یك لحظه نمی‌شود از زیر نگاه سنگینش خلاص شد. او سرتاپای مخاطب را زیر نظر می‌گیرد و می‌تواند از تغییر رنگ جوراب‌هایش هم نتیجه‌گیری‌های عجیب و غریب داشته باشد.

جنگ شبانه روزی
حالا وای به آن روز كه در محیط فرد بدبین، آدمی كه نسبت به او حس تهدید دارد هم نفس بكشد دیگر چشم‌هایش را تا جای ممكن به كار می‌اندازد و ریز می‌كند، اگر شخص سمت چپ‌شان نشسته باشد، پای چپ را روی پای راست می‌اندازد، دست به سینه با عضلاتی سفت و حركاتی خشك! طوری روی صندلی می‌نشیند كه رقیب فرضی‌شان بداند كسی كه روی صندلی كنارشان نشسته در هر جنگی برنده است. سایت همسریابی موقت شخص بدبین با نگاه و حركاتش، دائم سعی دارد به دیگران بفهماند كه حواسش به تهدیدی كه از طرف آنها برایش وجود دارد هست و آمادگی دفاع و مبارزه دارد درضمن به ذهن‌خوانی هم علاقه دارد.

غافلگیرت می‌كنم پس هستم
همان‌طور كه اول قصه گفتیم نامزد بدبین در ابتدا با یك پز عاشقانه سعی می‌كند در تمام اوقات شبانه‌روز شما را نظارت و كنترل كند. حرف‌های او پر از بكن، نكن مداوم است. دخالت را از لباس‌تان شروع می‌كند و كم‌كم شعاع مداخله‌اش آنقدر وسعت پیدا می‌كند كه شامل همه ابعاد ریز و درشت زندگی‌تان می‌شود؛ «اینجا برو، آنجا نرو»، «اینجا بخند، آنجا نخند»، «اینجا سرت را پایین بینداز، آنجا سرت را بالا بگیر» و هزار جمله شبیه به این در روز از دهانش بیرون می‌آید، از طرفی هم وقتی تنها كمی از دسترس‌شان دور باشید یك‌سره با هر ابزار ممكن می‌خواهد با شما در تماس باشد.

نامزدی را به هم بزنید؟
خشم فرد بدبین  ممكن است با خودخوری و زیرلب غرزدن آغاز شده و بعد از ترك محیط و تنها شدن با شما به اوج خودش برسد. خوب است بدانید عادی‌ترین رفتار و حركات كسی كه مورد بدبینی نامزد شكاك شما قرار گرفته می‌تواند به بی‌محلی، تحقیر یا تهدید تعبیر شود و فاجعه اینجاست كه شخص بدبین بخواهد براساس همین برداشت‌های اشتباه و بیمارگونه خودش به اطرافیان واكنش نشان داده و با فرد یا افراد مورد نظر، درگیر هم شود. رسیدن به این نقطه همان جایی است كه مشاور محترم ازدواج در مورد ادامه دوران نامزدی با نامزد رؤیایی‌تان به شما اخطار خواهد داد و پیشنهاد می‌كند نامزدی را به هم بزنید.

سايت همسريابي http://iransheyda.ir

داوودقادرزاده بازدید : 161 یکشنبه 08 آذر 1394 نظرات (0)

 قصد داریم به معرفی 8 راهکار جهت ترک اعتیاد به اینترنت بپردازیم.
1-
لحظه‏ای با خود فکر کنید آیا صرف مدت زمان طولانی پای اینترنت به نفع شماست یا به ضررتان؟ و آیا هزینه آن مقرون به صرفه است؟ باور کنید مسنجرها همیشه آنلاین هستند، سرویس‏دهنده‏های دوست‏یابی و گروه‏های دسته‏جمعی همیشه هستند و بهتر هم خواهند شد، سایت‏های تفریحیهمیشه برقرار خواهند بود و... .

 

2- به جسم و روان‏تان استراحت بدهید. استفاده زیاد از رایانه چشمان شما را ضعیف، ناراحتی در قسمت‏های مچ دست، انگشتان، ستون فقرات و گردن و پاها را بیشتر می‏کند و رفتاری یک بُعدی و گوشه‏گیر به شما می‏دهد و حتی اعتماد به نفس شما در زندگی اجتماعی را نیز دستخوش تغییر قرار می‏دهد. پس از هر 30 دقیقه کار با رایانه برخیزید و کمی راه بروید. برای استراحت دادن به چشمان‏تان، در محیطی روشن کار کنید و هنگام کار با رایانه هر 10 دقیقه به محلی خیره شوید، کمی پلک بزنید و بعد شروع به کار کنید.

 3- برای اوقات فراغت خود برنامه‏ریزی کنید و سعی کنید در این برنامه‏ریزی زمان استفاده از اینترنترا در اولویت‏های پایین‏تر قرار دهید.

 

4- با دوستان خود قرار ملاقات بگذارید و به تفریح‏های دسته‏جمعی روی بیاورید. تفریح‏های دسته‏جمعی باعث می‏شود تا شما رفتار اجتماعی صحیح را جایگزین رفتار گوشه‏گیری ناشی از حضور طولانی مدت در اینترنت کنید.

 

5- ازاماکن دیدنیو تفریحی محل زندگی خود استفاده کنید، اما نه از روی گوگل ارث!

 

6- شب‏ها زود بخوابید. وقت خودتان را صرف دانلود رایگان نکنید تا صبح بتوانید با نشاط کامل به برنامه‏های اوقات فراغت خود برسید. اگر شاغل هستید شغل خود را به خاطر شب زنده‏داری اینترنتی به خطر نیندازید..

 

7- ورزش کنید. به باشگاه‏های ورزشی مراجعه و در یک رشته مورد علاقه ثبت‏ نام کنید. اگر نمی‏خواهید هزینه‏ای پرداخت کنید کمی نرمش و پیاده‏روی کنید.

 

8- مطالعه کنید. جدیدترین کتاب‏های مورد علاقه خود را از کتاب‏خانه‏ها و کتاب‏فروشی‏ها تهیه کرده و بخوانید. اما سعی کنید پیرامون کامپیوتر و اینترنت نباشند!

 

داوودقادرزاده بازدید : 297 پنجشنبه 05 آذر 1394 نظرات (0)

سلامانه : مقالات مختلفی در وبسایت‌های مختلف درمورد روش‌های غلبه بر مشکلات جنسی دیده و خوانده‌اید. تکنیک‌ها، نکات و توصیه‌های زیادی را می‌توانید از منابع مختلف در این رابطه دریافت کنید. ولی واقعاً رابطه‌جنسی چیست که اینقدر همه در آن مشکل دارند؟ و چرا همیشه به نظر می‌رسد که دیگران زندگی جنسی بهتری از شما دارند؟

به گزارش سایت مردمان، واقعیت این است که اینطور نیست. آنها هم با همان مشکلاتی که شما دارید، دست و پنجه نرم می‌کنند. آنهایی که رابطه‌جنسی بهتری با همسرانشان دارند، یا سنشان بیشتر است و یا رابطه‌شان طولانی‌تر. پس ریلکس باشید، برای رسیدن به آن نقطه مسیر طولانی در پیش دارید. اما رضایت جنسی تصادفی به وجود نمی‌آید. کارهای زیادی باید انجام دهید.

برای من خیلی جالب است که چطور رابطه‌جنسی می‌تواند هم ارتباط قوی احساسی و خلسه ارگاسمی فوق‌العاده ایجاد کند و هم در عین حال خیلی ساده جدایی، تنهایی و خجالت برایتان به همراه داشته باشد. همه اینها به این نکته ختم می‌شوند: رابطه‌جنسی چیزی بیشتر از یک عمل است. یک استعاره است. اینکه چطور رابطه جنسی برقرار می‌کنید تا حد زیادی نشان می‌دهد چطور زندگی می‌کنید، و اینکه چطور زندگی می‌کنید چیزهای زیادی درمورد رابطه جنسی تان بازگو می‌کند.

خیلی از مردهایی که ازدواج کرده‌اند با خجالت درمورد رابطه‌جنسی با همسرشان صحبت می‌کنند. مردها، از شروع کردن ارتباط تا خود عمل‌جنسی، همیشه قربانی فلسفه «کاری را بکن که دفعه قبل جواب داده» می‌شوند. آنها به دنبال راه‌هایی هستند که بدون عنوان کردن موضوع بتوانند با همسرشان رابطه‌جنسی برقرار کنند یا کل روز را به این فکر می‌کنند که بخاطر اینکه همسرشان نمی‌خواسته در آن زمان رابطه جنسی داشته باشد، ناراحتش نکرده باشند. مشکل این است که آنها واقعاً مسئولیت زندگی خودشان یا رابطه‌شان را به گردن نمی‌گیرند.

اجازه بدهید با چیزهایی شروع کنیم که زنان را تحریک می‌کند. جالب است بدانید که چیزهایی که زنان را واقعاً تحریک می‌کند دقیقاً متضاد چیزهایی است که اکثر مردها تصور می‌کنند. بزرگترین اشتباه مردها این است که تصور می‌کنند زنان همان چیزهایی را دوست دارند که برای آنها انجام می‌دهند. اما متاسفم آقایان. اینکه صبح که بیدار می‌شوید روی تختخواب برگشته و دستتان را روی سینه همسرتان بگذارید، بااینکه برای شما بسیار تحریک‌آمیز است، هیچ تاثیری روی خانمتان نخواهد داشت.

اینکه زن در حضور مرد چه حسی داشته باشد عامل اصلی و تعیین‌کننده برای این است که جذبه و کشش جنسی را تجربه خواهد کرد یا نه. و چیزی که دوست دارد احساس کند اعتماد است. برای بیشتر خانم‌ها، اعتماد مساوی است با شهوت. اگر به نظر می‌رسد زنی علاقه خود به داشتن رابطه‌جنسی با شما را از دست داده است، من تصور می‌کنم چیزی که به او دلیلی برای اعتماد دهد را نداده‌اید و یا اینکه اعتماد بین‌تان را از بین برده‌اید.

اما چطور می‌توانید این سطح بالای اعتماد را در زندگی زناشویی‌تان ایجاد کنید؟ از طریق قدرت، حضور، اعتمادبه‌نفس و صداقتتان.

۱. قدرت شما. اینکه مردها جنس قوی‌تر به شمار می‌روند، دلیل دارد. از مرد معمولاً انتظار می‌رود حمایت، پشتیبانی و قدرت فیزیکی داشته باشد. از او انتظار می‌رود که سخت کار کند، عرق بریزد و با همه اینها روی پای خود بایستد. این قدرت‌های مردانه را داشته باشید.

۲. حضور شما. میل همسر شما به داشتن رابطه‌جنسی تا حد زیادی به این بستگی دارد. اگر وقتی با او هستید ۱۰۰٪ حاضر باشید (حتی اگر زمان با هم بودنتان محدود است)، او راضی خواهد شد. این نکته را هم بگویم که اعتماد دارم ۱۰۰٪ انرژی جنسی‌تان را باید در رابطه‌تان بگذارید. اگر هر درصدی از آن را جای دیگری خرج کنید، اعتماد رابطه‌تان به خطر خواهد افتاد.

۳. اعتمادبه‌نفس شما. از آنجاکه خانم‌ها ذاتاً به دنبال امنیت هستند، اعتمادبه‌نفس مرد می‌تواند یک تحریک‌کننده قوی برای آنها باشد. وقتی مردی با اعتمادبه‌نفس به زن خود نزدیک می‌شود، زن دقیقاً همان واکنش شیمیایی (ترشح دوپامین و نورپینفرین) را در مغز خود تجربه می‌کند که مرد وقتی همسرش بلوز خود را بالا داده و سینه‌هایش را به او نشان می‌دهد. و منظورم از «اعتمادبه‌نفس»، «غرور مردانه» و «مردسالاری» نیست! منظورم این است مردی باشید که می‌داند کیست. مردانی که مضطرب، منفعل و به عبارتی زن‌ذلیل هستند، هر چیزی دارند به جز اعتمادبه‌نفس. اگر به دنبال یک راه قطعی برای نابود کردن ازدواجتان هستید، مردی باشید منفعل، از بحث و دعوا گریزان و زن‌ذلیل که فقط می‌خواهد همیشه زنش را راضی نگه دارد. 

۴. صداقت شما. داشتن راستی و درستی مداوم برای حفظ پیوند جنسی عمیق با همسرتان ضروری است. این یعنی همیشه راست بگویید، روی حرفتان بایستید، به حرفتان عمل کرده و مرزهای درست داشته باشید.

۵. نکته اضافه: برنامه داشته باشید. منظورمان کنترل کردن همسرتان نیست؛ یعنی به او حق انتخاب بدهید. یکی از بدترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید این است که وقتی شب به خانه می‌آیید، بپرسید، «امشب می‌خواهی چه کار کنی؟» به جای این وقتی از در وارد شدید بگویید، «آماده شو که ساعت ۸ برای شام بیرون برویم.» البته به او این حق انتخاب را بدهید که یا پیشنهاد شما را بپذیرد و یا یک جایزین برای آن داشته باشد. همه چیز را به او نسپارید. این اصل درمورد اتاق‌خواب هم صدق می‌کند. وقتی به عنوان یک مرد حاضر باشید و ذهن، قلب، شوخ‌طبعی، ‌منطق، تخیل، کلام، قدرت و همه چیزتان را با همسرتان تقسیم کنید، همه وجود خودتان را در اختیار او قرار می‌دهید. وقتی او دعوت شما را قبول می‌کند، خودش هم همین کار را دربرابر شما کرده و شما را به جاهایی خواهد رساند که خودتان توان رفتن به آنها را نداشته‌اید.

 گردآوری و تنظیم توسط: سایت و مجله سرگرمی ناقلا

داوودقادرزاده بازدید : 167 پنجشنبه 05 آذر 1394 نظرات (0)

همه ما همسرمان را دوست داریم و دلمان برایش تنگ می‌شود و گفتن این به او یک راه عالی برای ابراز محبتمان است، اما نه تنها راه.
 

بعد از مدتی «دوستت دارم» و «دلم برات تنگ شده» کهنه و قدیمی می‌شود و دیگر مفهوم خود را برای همسرمان از دست می‌دهد.
 

خوشبختانه شما برای ابراز محبت فقط محدود به این دو جمله نیستید. راه‌های مفرح‌تر و جالب‌تر دیگری هم وجود دارد که بتوانید یک زن را تحسین کنید و به او بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد.
 

ازاینرو، اینجا ۱۰ روش برای ابراز محبت به شما پیشنهاد می‌کنیم که قلب او را لمس کرده و شما را به جذاب‌ترین مرد روی زمین برای او تبدیل می‌کند.
 


 

۱. نمی‌تونم بهت فکر نکنم.

 

این تحسین مخصوصاً در مکالمات از راه دور بسیار موثر است. این جمله در واقع به او می‌فهماند که چقدر دلتنگش هستید. نیازی نیست که بارها و بارها جمله «دلم برات تنگ شده» را تکرار کنید تا این را بفهمد. همین یک خط همه چیز را تمام می‌کند.
 

می‌توانید آن را کمی طولانی‌تر کرده و بگویید، «با من چیکار کردی؟ نمیتونم بهت فکر نکنم.»

 

 

۲. خیلی من رو تحریک می‌کنی.

 

گفتن این جمله با صدایی گرم و نگاه کردن به چشمان همسرتان بهترین تحسینی است که یک زن می تواند بشنود. مخصوصاً اگر بتوانید «کی» و «چرا»ی آن را برایش توضیح دهید که هیجان‌زده‌ترش می‌کند.
 

مثلاً می‌توانید به او بگویید، «وقتی اینطوری نگام میکنی، خیلی تحریکم میکنی.» یا «با این لباس خیلی تحریکم می‌کنی» یا کمی بازیگوشانه‌تر بگویید، «وقتی این موقع روز بهم زنگ میزنی، خیلی تحریکم میکنی» تا باعث شوید بیشتر به شما زنگ بزند.
 


 

۳. با تو احساس مردانگیم چندبرابر میشه.

 

با گفتن این نشان می‌دهید که زنانگی او را می‌فهمید و به او این حس را می‌دهید که همسر شما بودن را خیلی خوب انجام می‌دهد.

مطمئنم اگر شما هم از او بشنوید که «تو به من احساس زن بودن می‌دهی» احساس فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنید.
 


 

۴. چقدر خوش‌شانسم که تو توی زندگیمی.


 

نمی‌دانید شنیدن این از کسی که عاشقش هستید چه حسی دارد. این یک راه بسیار زیبا برای این است که به او نشان دهید تا چه اندازه برایتان ارزش دارد.

این تحسین را می‌توانید بیشتر استفاده کنید، هربار که کار خوبی برایتان انجام می‌دهد، وقتی در جمعی هستید و او حرف قشنگی درمورد شما می‌زند، وقتی با هم خوش می‌گذرانید.

 

 

۵. تو دیوونم میکنی.

 

این تحسین اگر با لحن درست گفته شود، دقیقاً این مفهوم را می‌رساند که او شما را دیوانه خودش کرده است. با بودن او حس می‌کنید عاشق و زنده‌اید. و اگر اینطور است، حتماً این را به او بگویید. 

 

 

۶. واقعاً تحسین‌برانگیزی.

 

این شیرین‌ترین تحسینی نیست که بتوان به یک زن گفت؟ فکر می‌کنم اینطور باشد. مطمئناً نظر همسرتان هم همین است.
 

پس برای گفتن آن خجالت نکشید. و البته در زمان درست مثل وقتی که لبخند خجالتی روی صورت او می‌بینید یا وقتی چیزی عالی برایتان آماده کرده است این کار را بکنید.
 

با این تحسین، به او حس شاهزاده بودن بدهید.

 

 

۷. هیچکس به اندازه تو خوشحالم نمیکنه.

 

با این تحسین، او را با زنان دیگری که قبلاً در زندگیتان بوده‌اند مقایسه کرده و او را بالاتر از آنها می‌برید. و واقعیت این است که زنان حس رقابت بسیار قوی بین خودشان دارند، به همین دلیل اگر به او بگویید که او بهترین همسر برای شما بوده است، یک تحسین بزرگ برای او قلمداد می‌شود. 

 

 

۸. تو شیرین‌تری دختری هستی که تابحال دیدم.

 

این هم یک راه آسان دیگر برای اینکه به او احساس خاص بودن بدهید. این تعریف کردن اگر در زمان مناسب و با لحن و صدایی آرام و گرم گفته شود، بسیار اثرگذار خواهد بود.
 

این را هم درست مثل «من خیلی خوش‌شانس هستم که تو رو دارم» می‌توانید بیشتر استفاده کنید تا به او یادآور شوید که چقدر تحسینش می‌کنید.
 

همچنین تحسینی مثل این را می‌توانید برای تشویق او در کاری که خوب انجام داده است، استفاده کنید. 
 


 

۹. تو واقعاً ایدآلی!

 

برای مناسبت های خاص می‌توانید با یک علامت تعجب بزرگ به او بگویید «خدای من، تو واقعاً ایدآلی، هیچ چیز کم نداری!»
 

با اینکار به او نشان می‌دهید که هر کاری که انجام داده است تاثیر پررنگی روی شما داشته و شما می‌دانید چطور باید یک زن خوب را تحسین کنید.
 

اما دقت کنید که زیاد از حد از این جمله استفاده نکنید چون ممکن است آن را جدی بگیرد!

 

 

۱۰. خواهش میکنم اینقدر دوست‌داشتنی نباش.

 

و آخر اینکه، این یکی از محبوب‌ترین راه‌ها برای سربه‌سر گذاشتن و تحسین کردن او در آن واحد است. این یک راه مفرح و بازیگوشانه است که به یک مکالمه عادی، کمی محبت اضافه می‌کند.
 

خوب حالا ۱۰ روش برای ابراز محبت به همسرتان بلد هستید که به او احساس دوست‌داشتنی‌ و خاص بودن بدهید. یکبار دیگر آنها را مرور کنید و به خاطر بسپارید و سر وقت مناسب آنها را یکی‌یکی استفاده کنید. مطمئن باشید با این کارتان عاشقتان خواهد ماند.
 


 

هشدار!
 

ولی یک چیز باید روشن شود. همان اندازه که دوست داریم همسرمان احساس دوست داشته شدن کند، به همان اندازه نباید در این کار افراط کنیم. محبت مثل غذا می‌ماند. اگر بیش‌ازاندازه به او غذا بدهید، معده او درد خواهد گرفت. اگر او را محبت‌باران کنید، نادیده‌تان خواهد گرفت و لذتی هم از این کار شما نخواهد برد.
 

بنابراین بروید و همسرتان را خوشحال کنید اما افراط نکنید.

 

 

گردآوری و تنظیم توسط: سایت و مجله سرگرمی ناقلا

داوودقادرزاده بازدید : 196 چهارشنبه 18 تیر 1393 نظرات (0)

راه های رسیدن به موفقیت تا قبل از سی سالگی

در صورت باز نشدن تصاویر بروی عکس ها Right Click کنید و گزینه Reload Image یا Show Picture را انتخاب نمایید

 

اگر در دهه ۲۰ زندگی‌تان هستید، این سال‌ها برای اکثر شما فرصتی طلایی برای خودشناسی، ریسک‌های کم‌خطر و البته اشتباه کردن‌های تجربه‌ساز است. البته ممکن است بخواهید این سال‌ها را به شکلی دیگر و روی شغلتان سرمایه‌گذاری کنید.

در این مقاله با تکیه بر نظرات کارشناسان و مربیان سعی شده بایدها و نبایدهایی که می‌توانند روی زندگی شغلی آتی افراد در دوران ۲۰ سالگی موثر باشند استخراج شود. بد نیست که مواردی که در این مطلب هستند را تا قبل از رسیدن به سی سالگی انجام دهید تا در مسیری مستقیم‌تر بتوانید به شرایطی پایدار و باثبات در دهه بعدی زندگی‌تان برسید.

شبکه‌سازی کنید.

 

http://mj4.persianfun.info/img/93/4/Success/01.jpg
 


۱- تا جایی که می‌توانید در رخدادهای بیشتری شرکت کنید.

به گفته میشل پرایس (نویسنده) حضور شما در رخدادها، توقعی ناخودآگاه در جهت حمایت از افراد ایجاد می‌کند. در اغلب این وقایع، افراد زیادی هستند که می‌خواهند غریبه‌های باحالی که می‌بینند جذب کنند، با آنها در ارتباط باشند و یا پیشنهادهای شغلی به آنها بدهند. اما کلیدِ داشتن تمام این امتیازات، حضور و ملاقات چهره به چهره است. شما باید تا حد ممکن بتوانید ارتباطات خود در دنیای مجازی را به دنیای واقعی بکشانید. ارتباطات انسانی و شناخت افراد هنوز تا حد بسیار زیادی وابسته به ایجاد امکان ملاقات‌های حضوری است.

۲- اهداف خود را در شبکه‌سازی مشخص کنید.

ریچارد تریگوئریو (مدیر فروش) می‌گوید: قبل از شرکت در یک رخداد، باید برای خودتان مشخص کنید که چرا می‌خواهید به آن همایش یا مراسم بروید. از خودتان بپرسید: ‘آیا در آنجا افرادی که در حیطه کاری یا مد نظر من هستند ملاقات می‌کنم؟ آیا باید برای ملاقات شخصی خاص آنجا باشم؟’ حتماً قبل از شرکت در رخدادها از این موارد مطمئن شوید.

۳- کارت ویزیت را فراموش نکنید.

داشتن کارت ویزیتی که در کنار اطلاعات ارتباطی، تخصص یا حوزه کاری شما هم در آن ذکر شده باشد اهمیت دارد. شما نمی‌توانید به تک تک افراد حاضر در جلسه یا همایش یک نسخه از رزومه‌تان را بدهید. اما می‌توانید ارتباط‌تان را با آنها، تنها با یک کارت ویزیت حفظ کنید. تحویل یا تبادل کارت ویزیت می‌تواند در آینده به تحویل یا تبادل رزومه و حتی همکاری منجر شود.

اگر در حال حاضر کارت ویزیت ندارید بهتر است یک نمونه ساده شامل نام، آدرس ایمیل، شماره تماس و اطلاعات ارتباطی مهم دیگر از جمله سایت، بلاگ، حساب توئیتر و سایر موارد (مانند آدرس پروفایل لینکدین، صفحه وبی از نمایشگاه نمونه کارهای خود و …) را در آن بگنجانید. هزینه چاپ یک کارت ویزیت هم چندان زیاد نمی‌شود. هزار عددش را می‌توانید با مبلغی زیر ۵۰ هزارتومان سفارش دهید.

۴- از اپلیکیشن‌های مدیریت تماس استفاده کنید.

ممکن است افراد مختلف را در محیط‌ها و شبکه‌های متفاوت بشناسید. با تعدادی از طریق ایمیل، با برخی در فیسبوک، برخی در لینکدین آشنایید و سایرین را در توئیتر و سایر شبکه‌های اجتماعی می‌شناسید. اما با استفاده از برخی اپلیکیشن‌ها می‌توانید به جای یک لیست از شماره‌ها و ایمیل‌ها و نام‌ها، تمامی پروفایل‌های افراد را در هم ادغام کنید تا مدیریت ارتباطات و شناسایی آنها برایتان ساده‌تر شود. اپلیکیشن‌های Rapportive یا Connect6º PeopleDiscovery برخی از این نمونه‌ها هستند.

۵- شغل یا تخصص‌تان را هوشمندانه برای سایرین بیان کنید.

شما همیشه به دنبال راهی هستید که به سایرین بفهمانید شغل، تخصص یا حداقل علاقه‌تان چیست. در صورتی که این فرصت پیش آمد و از شما در این مورد سوال شد طوری پاسخ دهید که طرف مقابل را کنجکاو کنید. برای مثال اگر شما طراح وب هستید و بیشتر در حوزه طراحی رابط کاربری تخصص دارید، می‌توانید به جای اینکه بگویید:‌طراح رابط کاربری وبسایت هستم، بگویید: من با استفاده از نکاتی که در حوزه رابط کاربری می‌دانم، افراد را مشاوره می‌دهم که بتوانند طرح‌های ساده و قابل فهم برای کاربر نهایی طراحی کنند.

۶- پیگیر باشید و پیگیر بودن‌تان را نشان دهید.

وقتی با افراد آشنا می‌شوید، سعی کنید در مواقع لزوم به بهترین شکل پیگیر آنها باشید. چه از طریق لینکدین، چه برقراری مکاتبات ایمیلی، چه تلفنی و چه حتی به بهانه یک ملاقات ساده در وقت نهار! به گفته تریگوئریو، عدم پیگیری به هیچ وجه شما را گزینه‌ای مناسب در همکاری‌های جدی نشان نمی‌دهد.

بیست و چندسالگی وقت شکار شغل‌ها است.

 

http://mj4.persianfun.info/img/93/4/Success/02.jpg
 


۷- تا حد ممکن تصاویر بیخود خودتان در شبکه‌های اجتماعی را پاک کنید.

پارکر گایگر (مدیر) معتقد است کارفرماها علاقمند به تحقیق و بررسی در مورد افراد در شبکه‌های اجتماعی هستند. بنابراین داشتن یک چهره حرفه‌ای در توئیتر، اینستاگرام یا فیسبوک می‌تواند شما را بیشتر حرفه‌ای نشان دهد. معنی این حرف این است که اگر می‌خواهید در حوزه کاری خود فردی حرفه‌ای به چشم آیید، بهتر است تصاویری که شما را در وضعیت‌های نامناسب نشان می‌دهد را در شبکه‌های اجتماعی قرار ندهید. چنین مواردی ممکن است بدون اینکه هیچوقت متوجه هم شوید، تاثیر منفی بسیاری روی زندگی و پیشرفت شغلی شما بگذارند.

اگر نمی‌توانید یا نمی‌خواهید چنین موضعی داشته باشید، حداقل عکس‌های قدیمی را پاک کنید و روی تنظیمات حریم شخصی‌تان دقت بیشتری داشته باشید. اما به هر حال همیشه به یاد داشته باشید هر چیزی که در اینترنت قرار می‌دهید عملاً در اختیار همه قرار داده‌اید و ضمانتی وجود ندارد که یک روز آن عکس شما به دست همه نرسد.

۸- رزومه خود را پر و پیمان کنید.

به گفته پارکر گایگر شما می‌توانید رزومه‌ای بسازید که سایر فعالیت‌های مثبت شما را نیز در خود بگنجاند. اما باید بدانید قراردادن مستقیم علایق و فعالیت‌های جانبی شما در رزومه‌تان جلوه چندان مثبتی در نمایش تجربیات شما نخواهد داشت. با این حال می‌توانید این جذابیت‌ها را به نوعی دیگر ایجاد کنید. برای مثال اگر تصویری از کارکردن‌تان در خانه روی لینکدین منتشر کرده‌اید، یا ویدئویی از شما که به عنوان مهمان یا کارشناس در برنامه‌ای تلویزیونی یا رادیویی حضور داشته‌اید در یوتوب منتشر شده، اصلا ایرادی ندارد که این لینک‌ها را به رزومه خود اضافه کنید.

۹- با حوزه شغلی خود بازی کنید.

مت مکیوویکز (مدیر و موسس سایت Hired) پیشنهاد می‌کند که همزمان با تمرکز برای ورود به شرکتی که دوست دارید در آن کارکنید، سعی کنید با چند شرکت دیگر نیز مصاحبه شغلی ترتیب دهید.

این پیشنهاد از این جهت حائز توجه است که با مصاحبه‌های شغلی بیشتر شما از تعداد بیشتری از شرایط و مزایای کاری در شرکت‌های مختلف آگاه می‌شوید. بدین‌ترتیب ممکن است در کنار علاقه، فاکتورهایی همچون درآمد، امکانات و موقعیت‌های بیشتر و همچنین شرایط بهتر نصیبتان شود.

مهمترین مصاحبه‌ها را در بیست و چندسالگی انجام دهید.

 

http://mj4.persianfun.info/img/93/4/Success/03.jpg
 


۱۰- با مصاحبه‌گر مهربان برخورد کنید.

بیشتر از آنکه در مصاحبه جسور باشد، بهتر است در صحبت با رئیس‌های آتی خود کمی مهربانانه و مودبانه رفتار کنید.

۱۱- خود را برای پرسیدن سوالات آماده کنید.

کلید یک مصاحبه موفق و توفیق در گرفتن شغل، به مصاحبه گرفتنِ مصاحبه‌گر است. به هر حال شما خیلی کمتر از آنچه آنها می‌خواهند می‌دانید. بنابراین تا حد ممکن در مورد شرایط کار، محیط کار در شرکت و سایر موارد سوال کنید. به گفته میشل پرایس، سوالات خوب حتی می‌توانند میزان هوش شما را به مصاحبه‌گر نشان دهند.
 
۱۲- استاد دست‌دادن باشید.

مهمترین نکته در خصوص دست دادن این است که نباید ضعیف و بی‌حرارت با کسی دست بدهید. خصوصاً اگر او مصاحبه‌گر شماست. کارن الیزاگا (مربی و نویسنده) معتقد است اهمیت این مساله را نباید دست کم بگیرید. دست دادن باید رسمی، محکم و چشم در چشم باشد.

بیست و چندسالگی زمان ماهر شدن است.

 

http://mj4.persianfun.info/img/93/4/Success/04.jpg
 


۱۳- سعی کنید چیزی را بفروشید.

حتی اگر هیچگاه در موقعیت یک فروشنده تمام‌وقت نبوده‌اید، سعی کنید تا قبل از سی سالگی حداقل یک محصول یا خدمات را بفروشید. فروش یک چیز باعث می‌شود شما راه موفقیت را در حوزه‌ای که در آن مشغول کارید زودتر بشناسید.

۱۴- در کلاس‌هایی که به بهبود توانایی‌های شما کمک می‌کنند شرکت کنید.

به گفته مایلو شاپیرو (نویسنده): شرکت در کلاس‌هایی که به توسعه توانایی‌های شنیداری، حل مسئله، مدیریت بحران و موارد مشابه در شما کمک می‌کنند، در پیشرفت شما موثرند.

۱۵- آداب و رفتارهای مناسب غذاخوردن را بیاموزید.

اغلب ملاقات‌ها ممکن است در زمان نهار یا شام برگزار شوند. و دانستن اصول در این مواقع بسیار اهمیت دارد. به گفته الیزاگا، یادگیری مواردی مانند سفارش دادن و همچنین کار با قاشق و کارد و چنگال بسیار اهمیت دارد. یادگیری این اصول از استرس شما کم می‌کند و شما را مودب و آراسته نشان می‌دهد.

۱۶-اگر HTML بلد نیستید، حتماً یادش بگیرید.

آرون بلک (استادیار مدیریت و تجارت در دانشگاه میسوری) میگوید: دانستن اینکه چگونه سایت‌های مختلف را مرور کنید، از توئیتر استفاده کنید، ایمیل بفرستید و ویدئو آپلود کنید این روزها چندان خاص به حساب نمی‌آید. البته نیازی نیست همه برنامه‌نویسی و طراحی سایت را بلد باشند، اما شما به سطح کافی از فهم برنامه‌نویسی و نحوه کارکرد وب نیازمندید که HTML ساده‌ترین و پایه‌ترین آن است.

۱۷- در صورت امکان، سفری به خارج از کشور داشته باشید.

اگر موقعیتش را دارید اوقاتی را در خارج از کشور بگذرانید. حتی تحت لوای یک مسافرت شخصی یا تفریحی. چنین تجربه‌ای به شما دید خوبی از وضعیت کلی دنیا میدهد. در طول سفر شما به طرز شگفت‌انگیزی با واقعیت‌های دنیای بیرون از کشورتان آشنا می‌شوید و شاید هم موقعیت‌های شغلی جذابی در آنجا پیدا کنید.

۱۸- وظایفی را که به آن معتقدید را قبول کنید.

به گفته پارکر گایگر، کار داوطلبانه برای کارفرماها معانی‌ای همچون صداقت و ارزش را تداعی می‌کند. البته بهتر است چنین کارهایی را در وهله اول جهت کمک به دیگران انجام دهید نه بخاطر ملاقات دیگران یا یک فاکتور خوب در رزومه.

۱۹- روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید.

شغل شما بزرگترین دارایی شماست، بنابراین سرمایه‌گذاری روی آن نیاز است. از هزینه کردن برای خرید کتاب‌های مرتبط با حوزه کاری خود، صرف غذا با افراد الهام بخش و موثر و ثبت‌نام در کلاس‌ها و دوره‌های مفید فروگذار نکنید.

بیست و چندسالگی وقت سیاست‌گذاری امور مرتبط با شغل است.

 

http://mj4.persianfun.info/img/93/4/Success/05.jpg
 


۲۰- شایعات محیط کار را هدایت کنید.

سعی کنید در محیط کار، سخت کار کنید و همزمان کمتر در کنار موسسان یا مدیران شرکت دیده شوید. سیاست داشتن در محیط کار از الزامات جلوگیری از شایعات بی‌اساس است و تاثیر زیادی در آینده شغلی‌تان می‌گذارد.

۲۱- به جوک‌های رئیس بخندید!

رؤسا دوست دارند مورد توجه کارکنان قرار گیرند. در کنار سیاست‌هایی که برای رفتار در محیط کار اعمال می‌کنید، باید این راه هم اضافه کنید که توجه به کارکنان و خصوصا رئیس‌تان می‌تواند تاثیر بسزایی روی بهبود توجه‌ها به خودتان شود. حتی به ‘جوک‌های’ رئیس‌تان هم بخندید.

۲۲- دوستان سطح بالا برای خود پیدا کنید.

شاید دوستی با مدیران و افراد باتجربه در حوزه کاری‌تان کمی نشدنی و حتی ترسناک به نظر برسد. اما در واقع اینطور نیست. سعی کنید با آنها همراه باشید، غیرعادی به نظر نرسید، از آنها سوالات هوشمندانه بپرسید و هرگز از سوال پرسیدن و کمک‌گرفتن از آنها نترسید. چنین دوستانی می‌توانند مربیان خوبی برای شما باشند و حتی ممکن است به اسپانسرهای خوبی نیز تبدیل شوند.

۲۳- مواقعی که سکوت لازم است را بشناسید.

اگر در جلسه‌ای حضور دارید، سعی کنید برای پرسیدن سوال، موقعیت مناسب را انتخاب کنید. در گفتگوها نیز مراقب زمانی که می‌خواهید حرفی بزنید باشید و بی‌مقدمه و بدون توجه به اینکه طرف مقابل در چه بخشی از حرفش است، صحبت را قطع نکنید.

۲۴- موقعیت‌هایی که در آن بهتر عمل می‌کنید پیدا کنید.

ممکن است در موقعیت‌ها و مکان‌هایی که تصورش را هم نمی‌کنید خلاقیت‌هایی از شما سر بزند که شما را به سمت اهدافتان حرکت دهد. سعی کنید که این موقعیت‌های را بشناسید و از آنها در جهت بهبود قوای خلاقه خود بهره ببرید. بدین ترتیب امکان پیشرفت در موقعیت کاری‌تان نیز بیش از سایرین خواهد بود.

۲۵- از گفتن خبرهای بد به رئیس نترسید، اما آنها را تعدیل کنید.

شاید پنهان شدن جهت پیشگیری از پیامدهای منفی یک عمل اشتباه، به نظر کار درستی باشد. اما مدیریت و ارتباط برقرار کردن با شرایط رمز موفقیت شغلی‌ست. اعمال رفتارهای صحیح با خبرهای خوب و بد، نشان از بلوغ فکری و قدرت تصمیم‌گیری صحیح شماست.

۲۶- در کنار شغل ثابت‌تان یک کار جانبی هم داشته باشید.

ممکن است در برهه‌هایی از زندگی شغلی درگیر بیکاری شوید، به همین جهت یک کار موقت و جانبی در کنار شغل اصلی می‌تواند در مواقع بیکاری به شما در حرکت به سمت جلو کمک کند. حتی این کار جانبی می‌تواند یادگیری یک یا دو مهارت دیگر باشد که در آینده می‌توانند تاثیرگذار باشند.

بیست و چندسالگی زمان رسیدن به افزایش درآمد است.

 

http://mj4.persianfun.info/img/93/4/Success/06.jpg
 


۲۷- در خصوص میزان درآمد خود تحقیق کنید.

پیش از آنکه توقعی از میزان درآمد یا شغلی که می‌خواهید داشته باشید، بر روی آن تحقیق کنید تا خیلی کم یا حتی خیلی زیاد از چیزی که باید دریافتی نداشته باشید. بسیاری از شغل‌ها در اکثر حوزه‌ها حقوق‌های مشخصی دارند. در مورد سایر کارها هم می‌توانید از برخی دوستان نزدیک و آشنا به مسائل در این زمینه کمک بگیرید.

۲۸- دفاع از کارتان را یاد بگیرید.

یکی از مهمترین چیزهایی که شما باید در زندگی شغلی‌تان یاد بگیرید دفاع از خودتان است. چیزی که هر بار به هنگام درخواست ترفیع، افزایش حقوق یا درخواست پیوستن به گروهی که روی پروژه‌ای حساس کار می‌کنند نیاز دارید. هر چه بیشتر در این زمینه تمرین کنید، چیزهایی که می‌خواهید را راحت‌تر به دست می‌آورید.

۲۹- توانایی‌های خود را بفروشید.

اگر انتظار ترفیع یا افزایش حقوق دارید، باید لیاقت خود را به رئیس‌تان نشان دهید. چه بهتر که بتوانید با هنر و توانایی خود، حتی هزار تومان برای شرکت درآمد کسب کنید.

۳۰- شغل و درآمد آینده‌تان را تصویر کنید و برای خود بنویسید.

هر روز تمرکز کردن روی رویاهای‌تان به شما کمک می‌کند که جذب خواسته‌تان شوید و به آن برسید. تصورِ رسیدن به اهداف به شدت تاثیرگذار است و برای افراد زیادی جواب داده است. مطمئنا شما هم می‌توانید از این مساله استفاده کنید.

 
داوودقادرزاده بازدید : 193 جمعه 06 تیر 1393 نظرات (0)

انسان های موفق کارهای متفاوتی انجام می‌دهند، ولی چیزهایی هست که همگی در آنها مشترک هستند‌. آنها دیدگاه‌ها و اعتقادات خاص خودشان را دارند. در این مقاله با نگاه به افراد موفق سعی می کنیم تلاش‌های بیشتری داشته باشیم.

پنج عادت که انسان های موفق انجام می دهند :

۱ – آنها از اشتباه درس می‌گیرند

اگر برنامه‌ اصلی شما کار کرد، باید سخت‌تر و طولانی‌تر کار کنید، چون انتخاب دیگری ندارید. تعهد و سرسپردگی تمام و کمال بدون داشتن امنیت کار شما را سخت تر از آنچه تصور می کردید می کند. اگر بدترین اتفاق هم بیفتند ( “بدترین”، لزوما همان “بد”ی نیست که همیشه فکر می‌کنید)، تا زمانی که سخت کار می‌کنید و از اشتباهات‌تان یاد می‌گیرید، مطمئن باشید که راهی برای واکنش پیدا خواهید کرد.

۲ – کار می‌کنند

با کمی تلاش می‌توانید خوب باشید. ولی می‌توانید با کمی تلاش بیشتر، بیشتر بهتر باشید!. ولی نمی‌توانید چیزی را به دست بیاورید تا زمانی که به طرز باورنکردنی تلاش‌های متمرکز نکرده باشید.

هیچ کلید میانبر‌ی وجود ندارد. هر کسی با توانایی‌های مشخصی به دنیا می‌آید، اما می‌توان اشخاصی را یافت که با هزاران ساعت تلاش، توانایی‌هایشان را گسترش داده و به صورت قابل توجهی موفق می‌شوند.

پس همین الان شروع کنید، زمان در حال هدر رفتن است.

۳ – … و خیلی بیشتر کار می‌کنند

هر شخص موفق، بسیار بیشتر از میانگین یک شخص معمولی کار می‌کند. آنها لیستی از کارهایی که باید به اتمام برسد دارند. بنابراین زمان بیشتر برای آنها صرف می‌کنند.

4- آنها در نقطه‌ پایان، آغاز می‌کنند…

موفقیت نسبی معمولا روی اهداف معمولی استوار است.

در خصوص اینکه واقعا چه چیزی می‌خواهید تصمیم‌گیری کنید: می‌خواهید بهترین باشید؟، سریع‌ترین؟ ارزان‌ترین؟ بزرگترین و یا هرچیز…. روی آن تمرکز کنید. این هدف شماست.

اگر از هدفتان مطمئن نیستید، حتی از کوچکترین هم شروع نکنید. می‌توانید تصمیم‌های بهتری بگیرید و راه آسان‌تری برای انجام‌اش بیابید. اگر هدفتان مشخص و نهایی شد، موفقیت‌تان نیز قابل تصور است.

5 - آنها یک جا متوقف نمی‌شوند

رسیدن به هدف. بزرگی‌ آن مهم نیست، خط پایانی برای افراد موفق به شما نمی‌رود. دستیابی به یک هدف بزرگ، فقط سکوی پرتاپی برای رسیدن به هدف بعدی‌ست. روند به دست آوردن موفقیت در یک زمینه به شما مهارت‌ها و شبکه‌ای برای موفق شدن در بسیاری از زمینه‌های دیگر را می‌دهد. افراد موفق تنها در یک مسیر موفق نیستند. آنها منتظر هستند تا مسابقات بعدی را نیز ببرند.

منبع:فیفادی

داوودقادرزاده بازدید : 188 جمعه 06 تیر 1393 نظرات (0)

هوش هیجانی



images

هوش هیجانی:

ارسطو می گوید:

عصبانی شدن آسان است ؛همه می توانند عصبانی شوند،

اما عصبانی شدن در برابر  شخصِ مناسب،

به میزان مناسب،

در زمان مناسب،

به دلیل مناسب،

و به روش مناسب،

آسان نیست!

یک برداشت کلی از این جمله نشان می دهد که ممکن است ما در موقعیت هایی حالت عصبانیت را از خود بروز دهیم اما عصبانی نباشیم! آیا می توان آگاهانه عصبانی شد؟ آیا می توان برخی از هیجانات و احساسات را کنترل و مدیریت کرد؟

همه نمی توانند این کار را انجام دهند اما آنهایی که می توانند، از توانایی های خاصی برخوردار هستند که آن را “هوش هیجانی” (Emotional Intelligence) نامیده اند. اگرچه از سابقه این مفهوم علمی هنوز فقط بیست و چند سال می گذرد اما جایگاه ویژه ای را در مباحث مربوط به حوزه های روانشناسی و رفتار سازمانی و موفقیت های فردی و سازمانی کسب کرده است.

مساله زمانی مطرح شد که ریشه های موفقیت برخی افراد و سازمان ها برای پژوهشگران به صورت یک پرسش مطرح شد و نتایج این پژوهش ها نشان داد که فقط 4 تا 24 درصد از این موفقیت ها فقط مربوط به انواع هوش های شناخته شده قبلی یعنی بهره هوشی (IQ) بود و 80 درصد موفقیت ها ریشه در توانایی ها و شایستگی های دیگری غیر از آن داشت.

مدل های مختلفی برای هوش هیجانی طراحی و ارایه شده است. یکی از کامل ترین این مدل ها مدل دانیل گلمن می باشد که موضوع را از دو نقطه نظر در مدل خود تعریف کرده است. در یک نفکیک از منظر “خود یا دیگران” و در تفکیک دیگر از منظر “آگاهی یا اقدام” به آن پرداخته است.

ترکیب این حالت ها یک ماتریس 2*2 را ایجاد می کند. در اولین سلول این ماتریس ترکیب خود و آگاهی مفهوم “خودآگاهی” را ایجاد می کند. اگر این آگاهی از خود به مرحله اقدام برسد به مفهوم ” خودمدیریتی” می رسیم. همین ترکیبات را در مورد دیگران هم داریم. آگاهی در مورد دیگران وشناخت احساس ها و حالت های آنان “آگاهی اجتماعی” و اقدام و کنش در مورد آن “مهارت های اجتماعی” است.

اجزای هوش هیجانی

اجزای هوش هیجانی

با این توصیف، تعریف هوش هیجانی چنین است:

«توانایی زیر نظر گرفتن احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز گذاشتن بین آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها و در تفکر و اعمال خود»

هوش هیجانی

منبع:آرشانیک

داوودقادرزاده بازدید : 230 جمعه 02 خرداد 1393 نظرات (0)
راه هایی که به تقویت حافظه کمک می کنند

شب امتحانی هستید یا مثل بچه‌های خوب از اول سال درس می‌خوانید و چند هفته مانده به امتحان هم خلاصه‌برداری‌هایتان را مرور می‌کنید و با خیال راحت سرجلسه امتحان حاضر می‌شوید؟ اگر جزو گروه دوم هستید که نیاز به دوپینگ شب امتحان ندارید، اما آنهایی که شب امتحانی هستند و یک هفته مانده به امتحانات از خودشان می‌پرسند من دقیقا از اول سال چه می‌کردم، باید همراه ما باشند تا برای تقویت حافظه‌شان فکری بکنیم که بتوانند امتحان‌ها را با موفقیت پشت‌سر بگذارند. البته دوستان گروه دیگر هم می‌توانند به مطلب نگاهی بیندازند؛ هر چه باشد، این نکته‌ها برای تقویت حافظه همه امتحانی‌هاست!

با هوش بخورید

شب امتحان باید خوراکی‌های سبک، مقوی و اثرگذار را انتخاب کنید. این خوراکی‌های سبک هم خواب‌آور نیستند و هم این که نیاز بدن به منابع غذایی را تامین می‌کنند. آهن و خانواده ویتامین B در اولویت قرار دارند. این دو ترکیب نیاز بدن به فعالیت ذهنی و بدنی را فراهم می‌کنند. از طرفی آهن به خون‌رسانی بهتر به مغز کمک کرده و باعث می‌شود میزان فراگیری افزایش یابد. مواد غذایی حاوی ویتامین B نیز به کاهش و کنترل اضطراب و استرس که از مشکلات شب امتحان است، کمک می‌کنند.

منابع آهن: گوشت قرمز بدون چربی، جگر، عدس، انواع آجیل‌های خام بویژه پسته، اسفناج، انواع غلات پخته و ماهی.

منابع ویتامین B: انواع نان سبوس‌دار، حبوبات بویژه انواع لوبیاها، تخم‌مرغ و سویا.

ویتامین ترش

طعم ترش و خاص قرص‌های جوشان هرچند دلپذیر است، اما مصرف آنها به دلیل تحرک ترشح اسید معده، باعث بروز مشکلاتی مانند معده درد می‌شود. بنابراین مصرف مواد غذایی حاوی ویتامین C در اولویت قرار دارد. حداقل از یک هفته مانده به امتحانات، مصرف مواد غذایی حاوی این ویتامین را آغاز کنید. این ویتامین به جذب بهتر و بیشتر آهن نیز کمک می‌کند. به این ترتیب خون‌رسانی به مغز نیز افزایش یافته و خستگی دیرتر سراغ‌تان می‌آید.

منابع ویتامین C: گوجه سبز، توت‌فرنگی، لیموترش، سیب‌زمینی بخارپز، موز، سیب، هویج و گل‌کلم.

موز؛ خوب یا بد؟

این میوه غذای کاملی بوده و کالری بالایی هم دارد. بنابراین خوردن یک عدد موز می‌تواند تا ساعت‌ها انرژی بدن را تامین کند، اما درباره این میوه یک نکته کلیدی هم وجود دارد. این میوه سرشار از قند طبیعی است. این ماده یکی از نیازهای ضروری مغز است؛ بنابراین خوردن موز نیاز بدن به قند را برطرف می‌کند. علاوه بر این، موز پتاسیم دارد. این ماده معدنی نیز یکی از مواد ضروری برای تنظیم عملکرد اعصاب است.

موز سرشار از فیبر است؛ بنابراین مانع بروز یبوست استرسی در زمان امتحان می‌شود. پس می‌بینید که خوردن یک عدد موز معجزه می‌کند. بهترین زمان خوردن موز، در وعده صبحانه همراه با شیر یا به عنوان میان‌وعده است.

سبزی‌های سوپرمن

شما دوست عزیز که علاقه‌ای به خوردن سبزی ندارید، می‌دانید که بعضی سبزی‌ها معجزه می‌کنند؟ اما هر سبزی، شما را برای مبارزه با سوالات سخت امتحان آماده نمی‌کند. بهترین سبزی‌ها، انواع پهن برگ و تیره آنها هستند. به این دلیل که میزان املاح معدنی آنها بالا بوده و همین باعث می‌شود ذهن شما فعال‌تر شود. در کنار اینها بعضی خوراکی‌های دیگر هم حاضرند تا ذهن شما را فعال کنند. این خوراکی‌ها انواع حاوی آنتی‌اکسیدان هستند.

منابع سبز: اسفناج، خانواده کلم‌ها، کاهو وکلم بروکلی

منابع آنتی‌اکسیدانی: فلفل دلمه‌ای به ویژه نوع قرمز، سیب‌زمینی شیرین و لوبیا سبز.

سیرآب شوید

اگر بدن آب کافی دریافت نکند، تنظیم آب و الکترولیت‌های آن به هم می‌خورد؛ بنابراین واکنش‌های مناسب نیز در این شرایط انجام نشده و مغز نمی‌تواند آن طور که باید عمل کند. مصرف روزانه 400 تا 450 میلی‌گرم معادل 5/2 فنجان نوشیدنی برای تامین نیاز بدن به آب کافی است. بهترین نوشیدنی‌ها عبارتند از: آب، نوشیدنی شیرین مانند آب توت‌فرنگی، آب لیموشیرین و نوشیدنی‌های ملس مانند مخلوط آب لیموترش و آب لیموشیرین. شیر و چای سبز نیز از دیگر نوشیدنی‌های مناسب است.

خوردنی نیست، اما رفتاری است

بعضی رفتارها باعث می‌شود غذای خورده شده بخوبی هضم و جذب شود؛ بنابراین باید به این نکته‌ها دقت کنید:

ورزش: لازم نیست ورزش باستانی انجام دهید، زیرا وقت انجام این کار را ندارید. کافی است روزی چند دقیقه ورزش کنید. روزانه ده دقیقه پیا‌ده‌روی کنید. این مساله باعث بهبود کیفیت متابولیسم و هضم غذا و جذب بدن می‌شود. از طرفی پیاده‌روی یکی از راهکارهای کنترل اضطراب است.

خواب کافی: درست است که همه درس‌ها را برای دقیقه 90 گذاشته‌اید، اما سعی کنید تا آنجا که می‌توانید از خواب‌تان کم نکنید. کم‌خوابی باعث عصبانیت،تشدید اضطراب و به هم خوردن تعادل ترشح هورمون‌ها می‌شود.

مناسب بخورید: از پرخوری، بدخوری و خوردن خوراکی‌های نامناسب با یکدیگر بپرهیزید. مشکلات گوارش باعث به‌تعویق افتادن روند درس‌خواندن شما می‌شود.

منبع:لینگ منبع

داوودقادرزاده بازدید : 190 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

روشهایی برای از بین بردن فحش دادن بچه ها

Cuss ways to eliminate child

  روشهایی برای از بین بردن فحش دادن بچه ها

جمعی‌ از والدین‌ می‌ گویند، ما که‌ این‌ حرف های‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمی‌ آوریم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنین‌ حرف هایی‌ می‌ زند؟! در نهایت‌ نیز این‌ سۆال‌ برایشان‌ مطرح‌ است‌ که………

فحش دادن در کودکان
امروزه‌ بسیاری‌ از والدین‌ نگران‌ بددهانی‌ یا بدزبانی‌ فرزندانشان هستند و از خود می ‌پرسند که‌ آنها این‌ صحبت ها را چگونه‌ یاد گرفته ‌اند؟ چرا این‌ اتفاق‌ برای‌ فرزند ما افتاده؟ آیا خودمان‌ مقصر بوده‌ایم؟ جمعی‌ از والدین‌ می‌ گویند، ما که‌ این‌ حرف های‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمی‌ آوریم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنین‌ حرف هایی‌ می‌ زند؟! در نهایت‌ نیز این‌ سۆال‌ برایشان‌ مطرح‌ است‌ که‌ چه‌ باید کرد تا کودک‌ فحش دادن ,این‌ عادت‌ ناپسند را ترک‌ کند. در این‌ نوشتار به‌ علل‌ اصلی‌ بدزبانی‌ و فحش دادن در کودکان و  راه‌ حل هایی‌ برای‌ رفع‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است.

علت‌های فحش دادن در کودکان
بسیاری‌ از اعمال‌ بچه‌ها از عملکرد والدین‌ نشأت‌ می‌ گیرد. کودکان‌ رفتارهای‌ پدر و مادر را به‌ طور ناخودآگاه‌ درونی‌ می‌ کنند. رفتارهای‌ درون ‌فکنی‌ شده‌ جزو معیارهای‌ نهادینه ‌شده‌ کودک‌ قرار می‌ گیرند و سپس‌ او مطابق‌ این‌ معیارها عمل‌ می‌ کند؛ به‌ این‌ فرآیند همانند سازی‌ می‌ گویند. کودک‌ والدین‌ خود را به‌ عنوان‌ اولین‌ الگوهای‌ زندگی‌ می ‌پذیرد و چون‌ به‌ آنها عشق‌ می‌ ورزد و آنان‌ را سمبل هایی‌ قوی‌ می ‌داند، رفتار والدین‌ برای‌ او شاخص‌ و الگو قرار می‌ گیرد.

گاهی‌ بین‌ درون‌ فکنی‌ یک‌ رفتار و بروز آن‌ فاصله‌ زمانی‌ وجود دارد؛ برای‌ مثال، کودک‌ گفتاری‌ ناپسند را ماهها قبل‌ از زبان‌ پدر یا مادر شنیده، اما برون‌ ریزی‌ آن‌ امروز صورت‌ می ‌گیرد. این‌ مدت‌ به‌ تشخیص‌ کودک‌ و شرایط‌ او بستگی‌ دارد که‌ چه‌ زمان، چگونه‌ و در برابر چه‌ کسی‌ کلام‌ زشت‌ را به‌ کار برد.

در بعضی‌ خانواده‌ها، والدین‌ با فرزندان‌ خود بسیار خصمانه‌ رفتار می‌ کنند و در عین‌ حال‌ آنان‌ را آزاد می ‌گذارند. به‌ این‌ گروه‌ از پدر و مادرها، والدین‌ خصمانه‌ آزاد گذارنده‌ می ‌گویند؛ آنها خود از حرف های‌ زشت‌ استفاده‌ می ‌کنند و فرزندان‌ نیز آزادند که‌ این‌ گونه‌ عبارات‌ را به‌ کار برند. یعنی‌ هیچ‌ اقدامی‌ در جهت‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتار به‌ عمل‌ نمی‌ آید؛ و یا از نظرتربیتی هیچ‌ گونه‌ تدبیری‌ از طرف‌ والدین‌ برای‌ ترک‌ فحش دادن در بچه‌ ها صورت‌ نمی‌ گیرد.

ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ چه‌ والدین‌ حرف های‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگویند و چه‌ در حضور او در برابر فرد دیگری‌ این‌ گونه‌ گفتار را به‌ کار ببرند، کودک ، آنها را می‌آموزد و به‌ وقت‌ نیاز بر زبان‌ می‌آورد.
فحش دادن در کودکان و ارتباط آن با اطرافیان
از دیگر علت های‌ یادگیری‌ کلام‌ زشت و فحش، ارتباط‌ کودکان‌ با دوستان‌ و با بچه ‌های‌ دیگر است. بسیاری‌ اوقات‌ کودکان‌ عامل‌ فحش یا بدزبانی‌ یکدیگرند. در مهد کودک  ، مدرسه ، کوچه‌ و هر جای‌ دیگری‌ که‌ بچه‌ ها فرصت‌ بازی و به ‌خصوص‌ درگیری‌ با هم‌ را پیدا کنند، ممکن‌ است‌ این‌ بدآموزی‌ صورت‌ بگیرد.

از دیگر عوامل‌ بروز فحش یا بدزبانی‌ در بچه‌ها ، به کارگیری‌ کلام‌ زشت‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ است. کودک‌ با بر زبان ‌آوردن‌ این‌ گونه‌ حرف ها اعتراض‌ خود را نشان‌ می‌دهد؛ این‌ نوعی‌ رفتار تلافی‌ جویانه‌ است‌ که‌ بعضی‌ کودکان‌ در پیش‌ می‌ گیرند. آنها احساس‌ می‌ کنند، فقط‌ با ادای‌ این‌ گونه‌ کلمات‌ است‌ که‌ تخلیه‌ می‌ شوند و می ‌توانند نارضایتی‌ خود را نشان‌ دهند.
فحش دادن در کودکان و ارتباط آن با خنده اطرافیان
گاهی‌ که‌ کودک‌ خردسال‌ برای‌ اولین ‌بار از کلمات‌ زشت‌ استفاده‌ می‌ کند، موجب‌ خنده‌ و مزاح‌ اطرافیان‌ می‌ شود. این‌ گونه‌ برخورد از همان‌ ابتدا برای‌ او حکم‌ تشویق‌ به‌ انجام‌ این‌ رفتار را خواهد داشت‌ و به ‌تدریج‌ به‌ آن‌ عادت‌ می‌ کند.

در پاره‌ای‌ از موارد نیز کودکان‌ با بر زبان ‌آوردن‌ حرف های‌ زشت‌ می توانند به‌ خواسته‌ های‌ خود برسند. بنابراین‌ بدزبانی‌ را راهی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ خود تلقی‌ می ‌کنند و در درازمدت‌ جزو رفتار آنان‌ خواهد شد.

  روشهایی برای از بین بردن فحش دادن بچه ها

راه‌ حل‌های پیشنهادی برای جلوگیری از فحش دادن در کودکان
در این بخش  برای کودکانی که فحش می دهند ، روشهای درمانی را مورد بحث قرار می دهیم، که معمولا این کودکان بسیار لجباز و خشن هستند:

** والدین باید به طور کلی ناسزاگویی را ترک کنند همچنین به کودک توضیح دهند که رفتار قبلی آن ها صحیح نبوده است.

** کنترل محیط و تعاملات کودک بسیار حائز اهمیت است باید با دور کردن کودک از محیط های ناسالم، دوستان و رفت و آمدهای مناسبی را نیز جایگزین کرد. مناسب تر است که والدین به طور ویژه از ۲ سالگی یعنی زمانی که کودک تقلید کلامی رو به پیشرفتی را نشان می دهد به این نکته توجه داشته باشند.

** والدین با دقت بیشتری کارتون ها، فیلم ها و بازی های رایانه ای را برای کودکانشان انتخاب کنند.

** روش های سختگیرانه والدین، رفتارهای پرخاشگرانه به خصوص ناسزاگویی کودک را افزایش می دهد، تغییر شیوه های تعامل با کودک از تثبیت این رفتار جلوگیری می کند.
کودک

** در مقابل فحاشی کودک هیچ گونه واکنشی نشان ندهید و کاملا حرکات او را نادیده بگیرید تا حس کنترل کردن دیگران در او تقویت نشود.

** با شنیدن حرف های زشت کودک نخندید، بلکه با او صحبت کنید و برایش توضیح دهید هر روزی که حرف های ناپسند نزند یا درمهمانی ها این رفتار را نداشته باشد پاداش خواهد گرفت.

** باید در پی ایجاد کردن موقعیت هایی باشید که کودک احساس نشاط و دوست داشتنی بودن را تجربه کند. در چنین مواردی باید به درمان حالات افسرده وار او نیز بپردازیم. این حس را باید در تمامی تعاملات بگنجانید تا از افسردگی و اضطراب او بکاهید.

یک نکته قابل تامل در باب فحش دادن کودکان
چنان چه ناسزاگویی همراه با لجبازی یا تحرک بیش از حد باشد و کودک خشونت زیادی را نیز ابراز کند مراجعه به روان پزشک کودکان توصیه می شود زیرا ممکن است استفاده از الفاظ ناپسند تنها بخشی از یک مشکل عمده تر باشد.

| منبع: بیتوته

داوودقادرزاده بازدید : 233 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

 

http://mj12.persianfun.info/img/92/12/Tanhaee/01.jpg

حس تنهایی

این روزها تنهایی مشکل حادی است. جهان بیشتر و بیش از پیش به هم متصل شده است، اما بسیاری از مردم در داخل آن احساس تنهایی می کنند. در واقع، می توانید احساس تنهایی کنید، حتی اگر با اشخاصی زیادی در تعامل باشید. می توانید احساس تنهایی کنید، حتی اگر تنها زندگی نمی کنید.


ممکن است الان احساس تنهایی نکنید، اما ممکن است بارها این احساس به شما دست داده باشد یا در همین لحظه دست دهد.
در اینجا نکاتی درباره مواجهه با احساس تنهایی بیان شده است:

1. در مقابله با حس تنهایی نسبت به خودتان خوشبین باشید
منفی بافی درونی می تواند شما را به کشتن دهد. اگر دائماً خودتان را زشت، مفلوک یا بی ریخت تصور می کنید، بنابراین برای شما بسیار مشکل است که با دیگران ارتباط برقرار کنید. باید نخست خودتان را بپسندید پیش از اینکه بتوانید دیگران را بپسندید.

درست است، شما ممکن است خصلت های منفی داشته باشید. اما می دانید؟ هرکسی همین طور است. پس به جای وجه منفی بر وجه مثبت تان تمرکز کنید. به روش خوشبینانه خود را تصور کنید.

اگر پی بردید که حذف تفکر بدبینانه دشوار است. آنگاه از قدرت «اما» استفاده کنید، برای مثال، باید به خودتان بگویید: « ممکن است زیباترین فرد جهان نباشم اما قلبی بخشنده دارم»

2. در مواجهه با حس تنهایی نگرشی قدردان داشته باشید
نعمت های خود را بشمارید و به خاطر آنها سپاسگزار باشید. بر جنبه های منفی زندگی تمرکز کردن آسان است.اما فراموش نکنید که جنبه های مثبتی زیادی هم وجود دارد. آنها را به یاد بیاورید و سپاسگزار باشید.

اما این موضوع چه ربطی به تنهایی دارد؟ بسیار خوب، اگر شما قدرشناس باشید، پس؛ آنگاه خوشحال خواهید بود که موجب جذب مردم به سوی شما خواهد شد. یک لحظه به این موضوع فکر کنید: ترجیح می دهید در کنار یک شخص غرغرو باشید یا یک شخص خوشحال؟

3. جنبه مثبت دیگران را ببینید
همچنان که باید تنها جنبه مثبت خود را ببینید، افزون بر این باید جنبه مثبت دیگران را ببینید. هرکسی نقایصی دارد ، اما همه نیز جنبه ی مثبتی دارند. تمرکز بر وجه مثبت را برگزینید. که ممکن است باعث شود به دیگران علاقه مند شوید و برقراری ارتباط با آنها برایتان ساده تر گردد.

4. راه مبارزه با حس تنهایی : برای دیگران کاری انجام دهید
اگر بیشتر در فکر خودتان هستید، بیشتر احتمال دارد که احساس تاسف و حس تنهایی کنید. برای مثال، ممکن است تصور کنید کسی شما را دوست ندارد یا به فکر شما نیست. بنابراین مهم است که توجه تان را از خودتان دور کنید.

شما می توانید برای دیگران کاری انجام دهید. این عمل می تواند به سادگی لبخند زدن به همسایگان و همکاران باشد. یا اگر به دعا معتقدید (چنانکه من معتقدم)، می توانید برای دیگران دعا کنید. اسم شان را ذکر کرده و برای خواسته هایشان دعا کنید. این ساده است اما می تواند خودتان و دیگران را شگفت زده کند.اینگونه حس تنهایی را از خود دور کنید.

5. برای جلوگیری از حس تنهایی عضو یک انجمن شوید
این مهم است که شما به یک انجمن به پیوندید جایی که مردم مراقب یکدیگر هستند. انجمن های مجازی کفایت نمی کند. شما باید در جهان واقعی عضو یک انجمن شوید. می تواند یک انجمن تفریحی باشد، سازمان اجتماعی یا هر چیز دیگری که مناسب شماست.

اگر از قبل دوستی دارید که عضو یک انجمن است، از او بخواهید که شما را به انجمن معرفی کند. اگر نمی خواهید، این شجاعت را به خرج داده، بروید و خودتان را معرفی کنید. نگاه مثبتی به خودتان و دیگران داشته باشید. موفق خواهید شد.

6. مبارزه با حس تنهایی و همیشه پیش قدم شدن
وقتی به یک نشست اجتماعی می روید، منتظر نباشید دیگران به شما توجه کنند. به جای آن پیش قدم شده و به دیگران توجه کنید. با آنها سلام و احوال پرسی کنید. صمیمانه به زندگی شان علاقه مند شوید.

اگر حس تنهایی ندارید و احساس تنهایی نمی کنید:
ممکن است این مقاله را خوانده باشید و فکر کنید: « من احساس تنهایی نمی کنم پس این مقاله به درد من نمی خورد»

بسیار خوب، چه خوب! بنابراین وظیفه ای خواهید داشت: با یک شخص تنها دوست شوید، به او توجه کنید. او را از تنهایی دور کنید. ممکن است برای شما ساده باشد، اما هیچ نمی دانید که چقدر ممکن است برای شخص دیگری پیچیده باشد.
چه کسی می داند؟ ممکن است به زندگی شخص دیگری جان ببخشید!

داوودقادرزاده بازدید : 172 جمعه 09 اسفند 1392 نظرات (0)

نوروز در راه است و عید نوروز فرصتی مناسب برای مسافرت نوروزی است. اگر به هر دلیلی، تصمیم به مسافرت نوروزی گرفته اید و یا در نظر دارید برای مدتی از محل دائمی تان دور شوید، در این صورت شرایط جدیدی را تجربه خواهید کرد که بر وضعیت جسمی اتان تأثیر می گذارد.

 برای آن که در طول مسافرت نوروزی، این شرایط بر سلامتی و شادابی اتان تأثیر منفی نگذارد، بهتر است به این نکات توجه کنید:

* قبل از شروع مسافرت نوروزی، برنامه مسافرتتان را تنظیم کنید.

* در این برنامه، مدت زمان مسافرت، مسیر دقیق  توقفگاه های بین راه را مشخص کنید.

* همچنین بهتر است از وضعیت هوای مقصد و مسیر سفر، اطلاع کافی داشته باشید و مراکز امداد رسانی را در طول مسیر شناسایی کنید. پیش از ترک منزل، یک بار دیگر وسایل مورد نیاز در طول سفر را بازبینی کنید.

* برای اطمینان از این که همه وسایل مورد نیاز را مسافرت نورزی را برداشته اید، قبلاً صورتی از آن ها تهیه کنید و از بردن وسایل اضافی و غیرضروری خودداری کنید.

* با یاد و نام خدا مسافرت نوروزیتان را شروع کنید. اگر با وسایل نقلیه عمومی مسافرت می کنید، برای سوارشدن، به موقع خود را به محل تعیین شده برسانید تا حوادث احتمالی باعث جاماندن شما نشود.

* اگر با وسیله نقلیه شخصی مسافرت می کنید، آن را از لحاظ فنی کاملاً معاینه کنید و نقایص آن را برطرف سازید.

* لوازم یدکی و ایمنی ضروری و لوازم پرمصرف نظیر شمع، پلاتین، تسمه پروانه و چرخ یدکی را به همراه ببرید و از مسافرت با خودروی معیوب جد اً بپرهیزید. از کافی بودن سوخت خودروی خود تا رسیدن به اولین جایگاه سوخت گیری مطمئن شوید و از حمل سوخت اضافی در صندوق عقب خودرو، به طور جدی خودداری کنید.

* برای مسافرت نوروزی بکوشید مسیری را انتخاب کنید که آشنایی کافی با شرایط آن دارید. درغیر این صورت شرایط مسیر را از افراد آگاه جویا شوید. اگر از مسیرهای برف گیر عبور می کنید، وسایل لازم مانند زنجیر چرخ و لباس گرم و مناسب نیز به همراه ببرید.

* برای پیشگیری از سوانح رانندگی، در زمانی که مضطرب، ناراحت و خسته اید، رانندگی نکنید.اگر خواب آلوده هستید، خودروی خود را در محل مناسبی نگه دارید و استراحت کنید.

* در هنگام بروز حادثه در مسافرتهای نوروزی، آرامش خود را حفظ کنید، چون اگر با عجله و شتاب تصمیم بگیرید، مشکلات را بیشتر خواهید کرد. در توقف های اضطراری نیز، موارد ایمنی لازم را رعایت کنید.

* باید توجه داشته باشید افرادی که دارای شرایط خاص هستند، باید در طول سفرشان از دستورهای ویژه ای پیروی کنند؛ مثلاً سفرهای هوایی برای زنان باردار در اواخر بارداری ممنوع است. در هر صورت،اگر شرایط جسمی و روحی خاصی دارید یا به بیماری خاصی مبتلا هستید، حتماً درباره نحوه مسافرتتان با پزشک خود مشورت کنید.

* همیشه توجه داشته باشید که کودکان نسبت به تغییر شرایط محیط حساس تر هستند. بنابراین نسبت به کودکان در طول سفر، توجه بیشتری داشته باشید.

* آب و غذای کافی به همراه داشته باشید و تا حد ممکن در طول مسافرت نوروزی غذا را برای مصرف یک وعده غذایی تهیه کنید.

* در طول مسافرت نوروزی در صورت باقی ماندن غذا، آن را در ظرف سربسته، در مکان سرد نگه داری کنید. همچنین قبل از مصرف غذای باقی مانده آن را به مدت کافی حدود ۲۰ دقیقه حرارت دهید.

* غذاهای خانگی مطمئن ترین غذا در طول سفر هستند.

داوودقادرزاده بازدید : 242 شنبه 26 بهمن 1392 نظرات (0)

اعتماد به‌ نفس واقعی چیست

What is a real confidence

اعتماد به‌ نفس واقعی چیست

انسان های واقعا معتمدبه‌نفس ویژگی های والایی دارند که باید از آنها یاد بگیریم تا کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشیم.

اول از همه باید بدانید منظور از اعتماد به‌نفس، اعتماد به‌نفس واقعی است نه لاف های بیهوده و خود بزرگ‌بینی های مصنوعی. افرادی که فقط فیلم انسان های بی‌باک و با اعتماد به‌نفس را بازی می کنند، هیچ ویژگی خاصی برای الگو برداشتن ندارند.

اما انسان های واقعا معتمدبه‌نفس ویژگی های والایی دارند که باید از آنها یاد بگیریم تا کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشیم. از جمله به موارد زیر باید اشاره کرد.

۱٫    آنها نظرات خود را بیان می کنند، اما نه برای اینکه همیشه حق با آنها است برای اینکه از اشتباه کردن هراسی ندارند.
افراد خودنما و آنهایی که بی جهت به خود می نازند، با سروصدای زیاد کارهای خود را انجام می دهند و ادعاهای بی‌خود دارند و به نظرات دیگران نیز اهمیتی نمی دهند. آنها تصور می کنند عقل کل هستند و همیشه حق به جانب آنها است و می خواهند دیگران نیز به این باور برسند.

اما رفتارهای آنها به هیچ عنوان نشان از اعتمادبه‌نفس ندارد و فقط یک زورگوی باهوش هستند.

افرادی که  اعتمادبه‌نفس واقعی دارند، از اینکه اشتباهات آنها مشخص شود ترسی ندارند و می دانند دانستن واقعیت بسیار بهتر از حق به جانب بودن است. هنگامی که متوجه می شوند در مساله ای اشتباه کرده اند، با احترام از حرف خود کوتاه می آیند و برای اثبات آن اصراری ندارند.

افرادی که  اعتمادبه‌نفس واقعی دارند، قبول دارند که انسان جایزالخطاست، اما زورگوهای باهوش هرگز این تفکر را قبول نمی کنند.

۲٫    آنها بیش از این که حرف بزنند، گوش می کنند.
گفته می شود، بی کمالی های انسان در سخن پیدا شود/ پسته بی مغز چون لب وا کند، رسوا شود. لاف زدن و خودنمایی نوعی نقاب برای عدم اعتمابه‌نفس آدم ها است. افرادی که  اعتمادبه‌نفس واقعی دارند، در بیشتر مواقع سکوت اختیار می کنند و بسیار متواضع و بی ادعا هستند. آنها به افکار خود اشراف کامل دارند و می خواهند با طرز فکر شما آشنا شوند.

آنها سوال های استدلالی و خلاقانه می پرسند و به افراد دیگر اجازه می دهند تا تفکر و تعمق روی موضوع داشته باشند. به طور مثال، از شما در مورد کار، نحوه انجام آنها، علاقه مندی های شما به آن و اینکه چه چیزهایی از آن آموخته اید از شما می پرسند و در انتها نیز نظر خود را می گویند که اگر جای شما بودند چه رفتاری می داشتند.

افرادی که  اعتمادبه‌نفس واقعی دارند، مهارت و دانش بسیاری دارند اما هرگز به آن بسنده نمی کنند و همیشه تشنه یادگیری و به‌روزرسانی دانش خود هستند. این را خوب می دانند بهترین روش یادگیری، کمتر حرف زدن و بیشتر گوش دادن است.

به قول مادربزرگ ها، خدا به انسان یک زبان و دو گوش داده است. یعنی بیشتر از این که حرف بزنی باید گوش کنی.

۳٫    اهل خودنمایی نیستند
شاید آنها کار مهمی انجام داده باشند. شاید به خوبی بر یک مشکل و مانع بزرگ فائق آمده باشند. شاید به خوبی بتوانند موارد جزئی و جداگانه را در کنار هم به کارکرد واحد و گروهی برسانند تا بهترین نتیجه حاصل شود. اما انسان هایی که اعتمادبه نفس واقعی دارند، این مسایل برایشان مهم نیست و آن را در بوق و کرنا به همه نمایش نمی دهند. در درون خود احساس رضایت دارند که کارهایشان را درست و کامل انجام داده اند، اما توجه دیگران برایشان مهم نیست.

آنها به تایید دیگران نیاز ندارند، زیرا به قدری باهوش و عاقل هستند که خوب را از بد تشخیص دهند. آنها اصولا عقب می ایستند تا دیگران خودنمایی کنند تا شاید بتوانند اعتمادبه‌نفس واقعی در زندگی خود بیابند.

۴٫    آنها بدون ترس از دیگران کمک طلب می کنند
بسیاری از مردم تصور می کنند کمک گرفتن از دیگرات نشانه ضعف آدم ها است. اما افراد معتمد به‌نفس ضعف های خود را به خوبی می شناسند و در آن زمینه ها از دیگران کمک می طلبند. این کار آنها باعث تشویق دیگران نیز می شود. وقتی یک انسان موفق از شما کمک بخواهد، بدون شک بسیار خوشحال می شوید که می توانید به او کمک کنید و هرگز به این فکر نخواهید کرد که او ضعف یا کمبود دانش دارد.

۵٫    آنها همیشه فکر می کنند: «چرا من نه؟»
بسیاری از مردم همیشه منتظر می مانند تا استخدام شوند، مورد تشویق یا ترفیع قرار بگیرند یا …. اما افرادی که واقعا اعتمادبه‌نفس دارند، تقریبا همه دنیا را در دست خود دارند. آنها می دانند چگونه با افراد مهم در ارتباط باشند تا بتوانند در کنار آنها رشد کنند و به اهداف خود برسند. آنها می دانند چطور محصولات خود را تبلیغ کنند تا بیشترین فروش را داشته باشند. آنها خودشان روابط لازمه را می سازند و منتظر نمی نشینند تا دیگران برایشان آستین بالا بزنند. آنها روش و کاری که تصور می کنند درست است را انتخاب می کنند و در ادامه آن به جلو پیش می روند.

۶٫    هرگز انسان های دیگر را تحقیر نمی کنند.
صادقانه و بی تعارف باید بگوییم، افرادی که دایم در مورد دیگران نظرهای منفی دارند و پشت سر آنها غیبت می کنند، می خواهند با این مقایسه خود را در نگاه دیگران خوب جلوه دهند.

اما تنها مقایسه ای که افراد بااعتمادبه‌نفس انجام می دهند این است که امروز چه کسی هستند و در آینده چه می خواهند باشند.

۷٫    از اینکه ساده‌لوح به نظر برسند هراسی ندارند.
اصولا آدم هایی که واقعا و ذاتا اعتمادبه نفس دارند، هرگز در شرایطی قرار نمی گیرند که دیگران به خود اجازه دهند آنها را مسخره کنند. آنها همیشه پوشش و رفتار مناسب دارند.

۸٫    آنها اشتباهات خود را قبول می کنند.
افراد با اعتماد به نفس واقعی همیشه اشتباهات خود را قبول می کنند و هیچ وقت خود را مصون از اشتباه نمی پندارند. انسان وقتی اعتماد به نفس دارد، خیلی برایش مهم نیست گاهی بد به نظر برسد. آنها به خوبی می دانند مردم به آنها نمی خندند و آنها را مسخره نخواهند کرد.

۹٫    آنها فقط به دنبال تایید افرادی هستند که واقعا برایشان مهم هستند.
اینکه در شبکه های اجتماعی یا جوامع دیگر شما را تشویق یا تحسین کنند بسیار خوب است. اما اینکه موردتایید افرادی باشید که برایتان مهم است، بسیار باارزش تر و مهم تر است. افرادی که ما برای آنها ارزش بسیار قایل هستیم و نظرات آنها برایمان مهم است، پشتیان های واقعی ما هستند و در پیشرفت ما نقش مهمی دارند.

|منبع: بیتوته

داوودقادرزاده بازدید : 182 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

http://mj11.persianfun.info/img/92/11/Enjoy-Life/01.jpg

لذت بردن از زندگی با پول راحت تر است اما برای لذت بردن اگرچه پول لازم است اما کافی نیست. حتی برخی پا را فراتر گذاشته اند و معتقدند برای لذت بردن از زندگی حتی پول هم لازم نیست. اگر کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت‌ها نه وقت زیادی می‌خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یک روزی که معلوم نیست کی باشد نباشیم... در کوچک‌ترین اتفاقات عظیم‌ترین تجارب بشر نهفته است. باور کنید...

در این یادداشت شما را با چند روش ارزان برای لذت بردن از زندگی آشنا می کنیم:
- بخندید: بزرگی گفته است، "هدر رفته ترین روز، روزی است که در آن نخندیده باشید". واقعاً درست است. هیچوقت نباید آنقدر سرتان مشغول باشد که وقت برای خندیدن نداشته باشید یا آنقدر فرد جدی باشید که لبخند نزنید. درعوض، دور و بر خود را با آدم های شوخ و بامزه پر کنید تا همیشه خنده بر لبانتان باشد.

-تحسین زیبایی: هر روز ما به اشکال و مدل های مختلف با زیبایی روبه رو می شویم. واقعاً جای خجالت است که خیلی از آدم ها آنقدر به این زیبایی ها عادت می کنند که دیگر به تحسین آن نمی پردازند. توصیه ما این است که به آدم ها، گیاهان، اسباب و اثاثیه اطرافتان، ساختمان ها و ... دوباره نگاهی بیندازید و برای تحسین آن لحظه ای زمان بگذارید.

- حال یک دوست قدیمی را بپرسید: امتحانش ضرر ندارد. الان، همین الان تلفن را بردارید و به یک دوست قدیمی زنگ بزنید. به این ترتیب هر دوی شما از یک لذت ارزان زندگی لذت خواهید برد.

- هدیه های قدیمی و یادگاری ها: هدیه های قدیمی که گرفته اید نگاه کنید، عکس های خاطره انگیز هم بد نیست. یاد آوری روزهای خوش هم زیباست . از قدیم گفته اند وصف العیش نصف العیش.

- آشپزی کنید: آشپزی کردن یکی از راه هایی است که به آرامش و لذت می انجامد. اگر برای کسانی که دوستشان دارید آشپزی کنید، لذتتان را دو برابر خواهد کرد.

- با مشکلات شوخی کنید: مشکلات زندگی تمامی ندارد پس اگر با آنها شوخی کنید شادی هایتان هم تمامی نخواهد داشت . البته فراموش نکنید منظور از شوخی این نیست که خودتان را سرکوب کنید و به باد تمسخر بگیرید.

- از درخت بالا بروید اگر نبود جوی آب هم هست بر روی لبه جوی راه بروید: می خندید باور کنید لذت بخش است. اگر شک دارید امتحان کنید.

- از داشته هایتان استفاده کنید: یکی از عادت های بد برخی از ما این است که بهترین لباس ها، غذاها، تفریحات، پول ها و حتی احساساتمان را برای روز مبادا نگه می داریم. زیاد بگو دوستت دارم. از آنچه در اختیار داری استفاده کن و آن را برای روز مبادا ذخیره نکن.

- به خودتان جایزه بدهید: چرا به خودتان جایزه نمی دهید! طی یک روز عادی همه ما مطمئنا موفقیت های کوچکی به دست می آوریم. شاید بالاخره موفق شده باشید با یک مشتری سرسخت برخورد کنید، یک فروش کرده باشید، یا کسی در کارتان تحسینتان کرده باشد. البته اینها موفقیت هایی نیست که ارزش ندارد برایش مهمانی بگیرید اما چرا نباید لحظه ای را برای جشن گرفتن این موفقیت های کوچک خود اختصاص دهید؟ این تجربه را با کس دیگری درمیان بگذارید، با یک ناهار خوشمزه به خودتان پاداش بدهید و یا این که با یک شاخه گل، یک بستنی خوشمزه، یک لباس مخصوص خانه ارزان و شیک، یک بسته پفک، پاستیل و .... از خودتان قدردانی کنید.

 

- تشکر کنید: هر روز افراد زیادی به ما محبت می کنند. قدر دانی و تشکر از آنها نه تنها خستگی را از تن ایشان به در می کند باعث لذت و شادی خود شما هم می شود.

- موقع پیاده شدن از تاکسی از راننده تشکر کنید.

- از همکارتان به خاطر همکاری و همراهی تشکر کنید.

- از رئیستان بابت کار خوبی که برایتان انجام داده تشکر کنید.

- از مادر یا همسرتان به خاطر غذای خوشمزه تشکر کنید.

- از خدا تشکر کنید.

- دیدن فیلم و خواندن رمان های جذاب،شعر خواندن را هم امتحان کنید: این تفریحی است که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. تفریحی که ثروتمندان و فقرا در آن شریک اند. اما هر کدام به وسع و سطح سواد و درک هنری خودشان.

- به پارک و دل طبیعت بروید: طبیعت مسکنی بسیار قوی برای استرس و فشارهای زندگی مدرن است. خوردن ناهار در پارک، سر زدن به گلخانه ها یا تماشای غروب خورشید چند ایده ساده برای لذت بردن از طبیعت است.

یکی از بهترین سرگرمی های روزهای گرم سال این است که شام را بردارید و به همراه اعضای خانواده به نزدیک ترین پارک محل بروید.

 

- با بچه ها رفاقت کنید: دوستی با بچه ها کودک درونتان را هر چند در خواب عمیق باشد بیدار می کند و به یادتان می آورد که وقتی نوزاد بودید روزی 300 بار می خندیدید اما این روز ها هفته ای یک لبخند می زنید!

- به دیگران کمک کنید: هر کاری از دستتان بر می آید برای اطرافیانتان انجام دهید. لازم نیست پول خرج کنید شنیدن درد دل یک دوست، همکار و یا همسفر اتوبوس، حمل کردن خرید های یک فرد مسن و .... هرچه از دستتان برمی آید. لذت کمک کردن به دیگران را ازخودتان نگیرید.

- محیط اطرافتان را مرتب کنید: اگر بیرون خود را مرتب کنید درونتان هم مرتب می شود. اتاق، محل کار، راه پله های ساختمان، کوچه و ماشینتان را تمیز کنید و بعد از اتمام کار از تمیزی لذت ببرید.

- به صبحها و شبهایتان، دوباره فکر کنید: آیا روزهایتان همیشه در عجله برای بیرون زدن از خانه است؟ آیا شب ها فقط تلویزیون را خاموش می کنید و به رختخواب می روید؟ تنظیم یک برنامه برای روزها و شب ها بسیار فایده بخش است. مثلاً صبحها تنظیم کنید که یک ساعت زودتر بیدار شوید و آن زمان را برای کار کردن روی خودتان بگذرانید، مثلاً کتاب خواندن، چیز نوشتن یا ورزش کردن. شب ها هم قبل از رفتن به رختخواب زمانی را به این فکر کنید که روزتان را چگونه گذراندید.

داوودقادرزاده بازدید : 334 چهارشنبه 16 بهمن 1392 نظرات (0)

مهارت های زندگی مهارت هایی هستند که توانایی اجتماعی و روحی فرد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا او بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هر قدر مهارت های زندگی فردی بالاتر باشد، او بهتر می تواند سلامت روان و رفتار خود را حفظ کند و به شیوه ای منطقی و کارآمد مشکلات پیش آمده را برطرف کند.

مهارت های زندگی قدرت سازگاری افراد را بالا می برد، شخص می توان مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهدو از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.

سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:

1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارتت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر نقادانه

مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است. اگر هر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلاتش را به خوبی بشناسد، می تواند با حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیت های فردی و اجتماعی اش آشنا شود.

مهارت همدلی
همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی، چه خوب و چه بد، بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند. به این ترتیب، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند و به هم توجه می کنند که در نتیجه، روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر می شود.

مهارت روابط بین فردی
این مهارت، مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص می کند و موجب می شود تا روابط دوستانه ای را با دیگران ایجاد کند و دوستی های ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت ارتباط موثر
با کسب این مهارت، افراد می آموزند برای درک بهتر دیگران، به شیوه ای درست، به صحبت های آنها گوش دهند. همچنین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود و در نتیجه ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.

مهارت مقابله با فشار عصبی
زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است. اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد بر زندگی افراد تاثیر منفی می گذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی می شود. با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.

مهارت مدیریت هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.

مهارت تصمیم گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه [فقط اعضاء سایت قادر به مشاهده لینکها و عکسها می باشند برای عضویت در سایت کلیک کنید]و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.

مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.

هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.

مهارت تفکر نقادانه
مهارت تفکر نقادانه موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.***
داوودقادرزاده بازدید : 158 شنبه 12 بهمن 1392 نظرات (0)

استفاده از ایمیل در روان درمانی و مشاوره

 
مترجم: ملیحه طاهری، روانشناس بالینی
(haiku_virtu@yahoo.com )
یکی از روزها که ایمیل هام رو چک می کردم، دیدم که مراجعم می خواست که قرار هفته بعدش رو تغییر بده. سریع و به صورت مثبت جواب دادم. بعد از اون یک ایمیل به یکی دیگه از مراجعین ام زدم و از او پرسیدم که آیا می تونه قرار بعدی اش رو از روز دوشنبه صبح ساعت 10 به دوشنبه ظهر تغییر بده یا نه؟ در عرض یک ثانیه با یک کلمه جواب داد "بله". چند ماه قبل متوجه شدم که باید هفته آینده به خارج از شهر برم برای یک موضوع اضطراری خانوادگی. بلافاصله یک ایمیل به چندین تا از مراجعین زدم، (با استفاده از Bcc و نه Cc تا ایمیل و نام آنها محرمانه بماند)، به آنها گفتم که هفته آینده خارج از شهر خواهم بود و در این مدت نمی تونم به ایمیل جواب بدم و نه به تلفن، به اونها تلفن و نام فرد جایگزین خودم در مواقع اضطراری رو دادم و از آنها خواستم که در صورتیکه می­تونند قرارشون رو به روز و زمان مشابه به یک هفته بعد از اون تغییر بدهند، به من اطلاع بدهند.
شما این ایمیل ها رو دوست ندارید؟ من که دوست دارم! اون ها ساده هستند و سریع و موثر. اون روزهایی که ما با مراجعین تلفن­بازی می کردیم و وقتی که لازم بود یک گفتگوی تلفنی رو با "حال شما چطوره؟" شروع کنیم، باید به پاسخ طول و درازی گوش می­کردیم، گذشته است؛ حالا ما برنامه­ریزی­ها رو با رد و بدل کردن پیام الکترونیکی انجام می­دیم. به جای مشغول کردن خط تلفن و یا نگه داشتن پشت خطی و صرف انرژی، می توانیم روی کارهای مهم­تر تمرکز کنیم. خیلی از درمانگران این انعطاف پذیری رو که به ما امکان می­ده تا بوسیله کامپیوتر ویا بلک­بری و آی­فن (موبایل ها) در ساعات کاری و یا خارج از ساعت کاری، از دفتر کار و یا اتاق نشیمن، کنار ساحل و یا در قایق و یا در کشوری دیگر و یا هر از جا و هر مکانی ایمیل ها رو بفرستیم و یا دریافت کنیم، خیلی دوست دارند.
با پی بردن به فواید ایمیل، بسیار از درمانگران شروع کردند به دادن آدرس ایمیل خود به مراجعین و اضافه کردن ایمیل در بیزینس کارت و یا وب سایت حرفه ای. بعد از این همه، ایمیل ها می تونند در زمان ما صرفه جویی کنند و از به هدر رفتن زمان در گفتگوهای تلفنی طولانی جلوگیری کنند.
یکی از روز ها با ایمیلی کوتاه از یک مراجع افسرده از خواب برخواستم. "دکی، من دیگه طاقتش رو ندارم!!!!" متوجه شدم که ایمیل در ساعت 2 بعد از نیمه شب فرستاده شده است. حالا باید چه کار کنم؟ ایمیل بزنم، به مراجع زنگ بزنم، به تلفن اضطراریش زنگ بزنم، (این ایده خوبی نیست، مادرش حال روانی خوبی نداره) به اورژانس محلی 911 زنگ بزنم و یا...؟
یکی دیگه از صبح ها، ایمیلی از یکی از مراجعین دریافت کردم که خیلی نسبت به خوابی که شب قبل دیده بود، هیجان زده بود، چطور این خواب به جلسات درمانی ما ربط داشت، و جالبه که من هم در خوابش بودم. موس رو روی صفحه ایمیل به سمت پایین بردم، متوجه شدم که به درازای چندین صفحه بود. با وجود اینکه به اهمیت بالینی رویا ها آگاه بودم، فرصت و انگیزه­ای برای صرف کردن نیم ساعت زمان برای خواندن اون ایمیل در اون روز صبح نداشتم. در جلسه بعد وقتی متوجه شد زمانی رو صرف خواندن تحلیل رویای او نکرده­ام که حاکی از پیشرفت غیر منتظره اش داشت، بسیار دلخور شد.
از آن پس هرشب ایمیلی از یک مراجع دریافت می کردم که این طور شروع می شد: "می دونم که زمان ما تمام شده ولی فقط یکی مورد خیلی مهم دیگه مونده که می خواستم به شما بگم." و در ادامه یک ایمیل مهم که شامل بینش های بسیار مهم بود، درواقع مساوی با 20دقیقه از یک جلسه درمانی مفید. ما نه توافقی مبنی بر پرداخت در مقابل زمان صرف شده برای خواندن ایمیل­هایش داشتیم و نه در مبلغی که می پرداخت این هزینه می گنجید.
یک زن جوان که با بهترین دوست دخترش به مشکل برخورده بود و این موضوع خیلی از جلسات درمانی ما بود؛ نوشت: " من خیلی نارحت هستم، می تونید باور کنید که اون به من گفته است..." و شروع کرد به نشان دادن احساسات جریحه دار شده­اش در یک ایمیل بسیار طولانی. وفتی من در جواب به او نوشتم: " من بسیار متاسفم و اجازه بدهید تا بیشتر در این رابطه در جلسه ای که این هفته داریم صحبت کنیم"، خیلی عصبانی شد.
بسیاری از درمانگران گزارش می­دهند که مراجعین اغلب از آنها یک پاسخ "سریع" و "خلاصه" می خواهند. مثلا "مادرم امشب می­آید اینجا، آیا باید به او بگم که برادرم به من تجاوز می کنه؟" و یا "من با این دختر آشنا شدم و اون خیلی به نظر خوب می­رسه، ولی من خیلی مضطربم. آیا پیشنهادی و یا پندی برای من داری؟ چون ما امشب قرار داریم همدیگر رو ببینیم."
ایمیل، مثل هر تکنولوژی، حداقل دو جنبه دارد، اگر بیشتر نباشد. مثل چکش، می تواند سازنده باشد و کمک­رسان و یا مورد سوء­استفاده قرار گیرد و آسیب زننده. در دوره "فضای من" یا "مای اسپیس" (شبکه های اجتماعی الکترونیکی مشابه فیس بوک)، در حالی که شبکه های اجتماعی آنلاین زمان زیادی از اوغات فراقت (و اغلب نه فقط اوقات فراقت) را به خود اختصاص داده، به صورت خیلی عادی انتظار می رود که هر فردی با یک آدرس ایمیل به صورت بیست و چهار ساعته در دسترس باشد و این شامل حال درمانگران نیز می شود.
ما به چک کردن مرتب موبایل و اس ام اس و دریافت تلفن و یا پیام عادت کرده ایم. و حالا باید منتظر دریافت ایمیل از مراجعین افسرده، خودکشی و یا آدمکشی، و یا از لحاظ وجودی به انتهای خط رسیده و یا از لحاظ روحی گم شده باشیم. ایمیل ها قرار است که زندگی ما را ساده تر سازند و نه اینکه سخت­تر. و حالا یک سوال محرز، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر مراجعی یک روز بعد از ارسال آخرین ایمیلش " آخرین حلقه طناب"، به من، دست به خودکشی بزند؛ چگونه باید با مراجعی ناامید که شرح توضیحات مفصل رویایی که دیده ناخوانده مانده است، برخورد کرد. و یا با زن جوانی عصبانی که به علت دریافت نکردن پاسخی طولانی و ایمیلی حمایت گرانه، آن طور که بهترین دوست دخترش می بایست پاسخ می داد، دچار رنجیدگی گردیده.
مسئله اصلی استفاده درست و به جا از ایمیل در رواندرمانی است؟ و علاوه بر آن، تعدادی سوال مربوط به مسائل حقوقی، اصول اخلاقی و سایر سئوالات بالینی مربوط به رد و بدل کردن ایمیل با مراجعین مان.
یکی ازمسائل اصلی چگونگی برخورد با مراجعینی است که از ما انتظار دارند به آنها سریع پاسخ دهیم و یا ایمیل های طولانی و متعدد آنها را مابین جلسات بخوانیم؟ پاسخ به رابطه بین ما و مراجع بستگی دارد. ما می بایست این مسئله را در مورد استفاده کلی از ایمیل، زمان پاسخدهی و تعداد و غیره را به روشنی بیان نمائیم. در حالیکه می بایست این مسئله را در خط مشی و سیاست های کاری دفتر و محل کار اضافه نمود؛ به نظر می رسد که ارتباط و گفتگوی شخصی با مراجعین در روشن ساختن این مسئله برای مراجع موثرثر است. این مسئله در مورد بعضی از مراجعین که به طور مداوم از شبکه های آنلاین استفاده می کنند در یک گفتگو حل نمی شود، و احتمالا نیاز به گفتگوی مداوم در رابطه با انتظارات و ناامیدی ها و همچنین حدود و مرزها می باشد.
اگر شما آماده مداخله از طریق گفتگو و درمان از طریق ایمیل در حین درمان حضوری هستید، این موضوع را با مراجع خود در میان بگذارید. در این صورت بهتر است هزینه مربوطه را، در صورتیکه برای چنین خدمات الکترونیکی هزینه دریافت می نمائید، به آنان اطلاع دهید. آیا برای هر ایمیل و یا هر دقیقه و یا به گونه ای دیگر می بایست پرداخت نمایند؟ به نظر من بیشتر درمانگران ترجیح می دهند تا از ایمیل برای امور اولیه و اداری و فقط در موارد خیلی خاص بالینی استفاده نمایند. در این صورت من در همان جلسه اول و به صورت گفتاری و در زمان مناسب این مسئله رو برای مراجعین توضیح می دهم. در سیاست های اداری که ما آن را به صورت کتبی به هر مراجعی در ابتدای درمان می دهیم نیز قسمتی مربوط به ایمیل دارد. در این قسمت می بایست مسائل مربوط به محرمانه بودن، خصوصی بودن، امنیت و در دسترس بودن، زمان پاسخ دهی، محتوا و فوریت و غیره بحث شود. (به طور نمونه در قسمت ایمیل ها، تلفن همراه، کامپیوتر و فکس)
تعدادی از پرسش ها در زمینه ایمیل بین درمانگر و مراجع شامل:
-                      آیا ایمیل ها قسمتی از رواندرمانگری و مشاوره به حساب می آید؟
-                       بله. این ایمیل ها، چه به صورت عمیق و یا سطحی، جزئی از فرایند درمان است و قسمتی از مدارک بالینی محسوب می گردند. (روان درمان گران جدید، شماره 57، سپتامبر/اکتبر25 2008)
-                      چنانچه من آدرس ایمیل خود را به مراجع بدهم، آیا می بایستی ایمیل خود را به طور منظم چک کنم؟
-                      این واقعیت که شما ایمیل خود را به مراجعتان داده اید، شما را ملزم به چک کردن منظم ایمیل و یا چک کردن به طور هفتگی نمی کند. آنچه اهیت دارد این است که شما به صورت کتبی و گفتاری مراجع خود را نسبت به چگونگی پاسخ دهی و زمان های چک کردن ایمیل و سیاست کلی تان در مورد ایمیل ها آگاه نمائید (به مطالب پاراگراف قبلی مراجعه نمائید).
-                      و اما در مورد محرمانه بودن و خصوصی بودن؟
-                      محرمانه بودن و خصوصی بودن شامل حال ایمیل ها نیز می شود، دقیقا به همانگونه که شامل سایر مسائل چه به صورت گفتاری و نوشتاری بین رواندرمانگر و مراجع می شود.
-                      آیا ایمیل باید رمز گذاری گردد؟
-                      در حال حاضر و تا زمانیکه مراجع نسبت به خطر خوانده شدن ایمیل توسط افراد غیر مسئول اطلاع رسانی شده و خود انتخاب می کنند که از ایمیل استفاده نمایند، ایمیل بین درمانگر و مراجع نیازی به رمزگذاری وجود ندارد. (برای اطلاع بیشتر به قسمت سیاست های اداری و دفتر کار در پاراگراف های قبلی مراجعه نمائید)
-                      امضای ایمیل چیست و به چه صورتی است؟
-                      امضای ایمیل در انتهای هر ایمیل قرار دارد و می توان آن را به صورت اتوماتیک تنظیم کرد. اطمینان یابید که هر ایمیلی که به مراجع خود ارسال می نمائید داراری امضای الکترنیکی شامل مسائل مربوط به محرمانه بودن، امنیت و غیره است.
در قسمت بعدی یک نمونه از امضای ایمیل آورده شده است:
 
نکته در مورد محرمانه بودن: این ایمیل و هر ضمیمه ای، فقط برای استفاده فرد یا افرادی که نام او در قسمت آدرس آمده است می باشد و ممکن است شامل اطلاعات محرمانه باشد. هر گونه توزیع، خواندن، رونوشت و یا استفاده از این مکاتبه و یا ضمیمه توسط فردی غیر از فرد ذکر شده، به صورت جدی ممنوع بود و برخلاف قانون است. اگر شما این ایمیل را به صورت اشتباهی دریافت کرده اید، لطفا سریعا به من از طریق ایمیل (و یا با پاسخ دهی به همین ایمیل) و یا با تلفن(0000)، اطلاع دهید و نسخه اصلی این ایمیل و یا کپی و یا نسخه چاپ شده و ضمیمه را از بین ببرید.
بسیار ضروری که نسبت به دسترسی آسان افراد غیر مسئول به این مکاتبه آگاه باشیم که منجر به زیر سئوال بردن خصوصی بودن و محرمانه بودن این ارتباط می گردد. ایمیل ها به طور آشکارا برای افراد غیر مربوط قابل دسترس است چرا که در واقع سرور (سرویس دهنده اصلی) دسترسی نامجدود و مستقیم به تمام ایمیل هایی که از آنها سرویس می گیرند دارند. یک ایمیل رمز گذاری نشده، چنین ایمیلی بسیار بیشتر در خطر دسترسی افراد غیر مربوط می باشند. لطفا در صوتیکه تمایل به محدود کردن و یا دوری از این ریسک استفاده از ایمیل دارید به من (***) اطلاع دهید. تا آن زمان که من از شما بشنوم نسبت به برقراری ارتباط از طریق ایمیل و در زمان ضرورت، ادامه خواهم داد. لطفا از ایمیل برای موارد فوری استفاده ننمائید. با اینکه من پیام های تلفنی را به طور منظم و در زمانیکه خارج از شهر هستم چک می کنم، ولی ایمیل ه را به طور روزانه و همیشگی چک نمی کنم.
نام/سمت/شماره مجوز ***
آدرس: ***
شماره تلفن: ***
ایمیل: ***
وب سایت: ***
 
-                      اگر به مراجع ایمیل بزنیم آیا به معنای تلفن درمانی و یا درمان الکترونیکی است؟
-                      اگر ایمیل شامل مسائل اولیه و امور اداری مانند برنامه ریزی و تعیین وقت است، آن ها شامل تلفن درمانی و یا درمانهای الکترونیکی (اینترنت درمانی) نمی شوند. اما، اگر شامل مسائل بالینی (به طور نمونه: شامل ارزیابی و یا تست ها هستند) به صورت مداوم و در سطح وسیع و به روال عادی از آن ها استفاده می گردد، ممکن است به آنها به عنوان درمان های تلفنی و یا الکترنیکی نگاه کرد. در این زمینه مرز خاصی هنوز وجود ندارد. تفاوت گذاری بین درمان های تلفنی و درمان های حضوری و استفاده همزمان از هر دو مدل می تواند خیلی مفید، اخلاقی و موثر باشد، چنانچه از آنها به صورت اخلاقی، به جا و مناسب استفاده کرد.
-                      آیا این ایمیل ها جزئی از مدارک بالینی به حساب می آیند، و آیا به مانند برگه خواست و یا حکم احضاریه، که متاسفانه در مواردی قانونی نیز خیلی مرسوم نیست، می باشند؟
-                       به طور کلی، ایمیل بین درمانگر و مراجع قسمتی از مدارک بالینی به حساب می آید و می تواند به عنوان برگه خواست باشد، دقیقا مثل حکم احضاریه.
 
راهنمای استفاده از ایمیل با مراجعین
-                      موضوع و بحث در مورد نقش ایمیل در درمان، رایج، تا حدی تازه، نا مشخص و بسیار پیچیده است. با این حال، راههایی برای آگاهی رسانی به مراجع، بالا بردن تاثیر بخشی درمان، و کمک به حمایت از حرفه مان در مقابل شکایات احتمالی وجود دارد.
روشن ساختن خود و افکار و احساسات خود در زمینه ارتباط با مراجع از طریق ایمیل. ترجیحات شما و محدودیت هایتان چیست و غیره؟
-                      در زمان مناسب و در جلسه اول، مسئله ارتباط از طریق ایمیل را با مرجعین درمیان بگذارید. از آنها در مورد انتظاراتشان آگاهی یابید و و مرزها و انتظارات خودتاران را برای ایشان روشن سازید. و در طول مدت درمان هر زمان که از لحاظ اخلاقی و یا بالینی لازم است این مسئله را شرح دهید.
-                      اطمینان یابید که سیاست نامه کاریتان شامل قسمتی مربوط به ایمیل می باشد.
-                       اطمینان یابید که هر ایمیل شامل امضای الکترونیکی و مسائل مربوط به خصوصی بود و محرمانه بودن است.
 
نویسنده: دکتر آفر زور 2008
ترجمه با مجوز کتبی از دکتر آفر زور انجام گرفته است.
برای دسترسی به اصل این مقاله به زبان انگلیسی می توانید به سایت دکتر آفر زور مراجعه نمائید:

منبع : چهاردهمين خبرنامه الكترونيك انجمن روانشناسي ايران لینگ منبع

داوودقادرزاده بازدید : 474 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (1)
اگر به شما بگوييم كه جوراب ها تأثير بسزايي در آشكار شدن شخصيت شما دارند، تعجب مي كنيد؟

گذشته از نظافت و سلامت پاها و براي پيشگيري از ابتلا به انواع بيماري هاي پوستي رنگ جوراب و ويژگي هاي آن تأثير بسزايي در خلق و خوي شما دارند.

بررسي ها نشان مي دهند افرادي كه از جوراب هاي ضخيم و سفتي استفاده مي كنند اغلب افرادي بسيار حساس و زودرنج هستند كه با كوچكترين مسائل واكنش شخصيتي و روحيشان را لو مي دهند.

افرادي كه از جوراب هاي نازك و كوتاه با رنگ هاي شاد استفاده مي كنند افراد بذله گو و شوخ طبعي هستند كه در زندگي فقط بيشتر به دنبال برآورده شدن خواسته ها و نيازهاي خود هستند.

افرادي كه رنگ هاي تيره، سرمه اي، مشكي براي جوراب هاي خود استفاده مي كنند افرادي هستند كه هر چند وقت يكبار دچار افسردگي مي شوند و تلاش هاي زيادي را در زندگي براي گذراندن زندگي روزمره خود دارند اين افراد افرادي مهربان هستند و اغلب در اجتماعي حضورهاي پررنگي از خود نشان مي دهند.

تميزي و نظافت جوراب ها نكته بسيار مهمي است كه باعث ايجاد احساس آرامش به افراد مي شود زيرا جوراب هاي تميز امكان تبادل هوا را بين پا و هوا بيشتر مي كند پس هيچوقت نظافت جوراب ها را فراموش نكنيد.

داوودقادرزاده بازدید : 155 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (0)
اختلال وسواسی یک نوع اختلال اضطرابی ناتوان کننده است. در این اختلال مدام افکار مزاحم و ناخواسته ای شکل می گیرند که فرد نمی تواند از دست آنها خلاص شود.

اختلال وسواسی یک نوع اختلال اضطرابی ناتوان کننده است. در این اختلال مدام افکار مزاحم و ناخواسته ای شکل می گیرند که فرد نمی تواند از دست آنها خلاص شود.

علت ایجاد وسواس چیست؟

علت دقیق ایجاد وسواس مشخص نشده است ولی علل مختلفی از جمله علل مربوط به مغز، عوامل ژنتیکی و محیطی بر آن تاثیر دارند. تصویر برداری از مغز در بیماران نشان می دهد که فعالیت مغز این افراد الگوی متفاوتی دارد و فعالیت قسمت خاصی از مغز در آنها غیر طبیعی است. این یافته ها و نیز به هم خوردن تعادل واسطه های شیمیایی خاصی مانند سروتونین ممکن است با بیماری در ارتباط باشد.

علائم اختلال وسواسی چیست؟

وسواس یک بیماری مزمن و طولانی مدت است. ممکن است علائم زمانی افزایش و زمانی کاهش یابند. درمان، علائم بیماری را تخفیف می دهد ولی ممکن است برخی از علائم مدتی پس از شروع درمان نیز باقی بمانند. اضطراب شایع ترین علامت این بیماری است. مثلاً ممکن است فرد احساس کند که اگر یک کار خاص را انجام ندهد اتفاق وحشتناکی رخ می دهد. یا ممکن است مکرراً اجاق گاز ، شیر آب، بخاری، قفل در و ... را چک کند و اگر این کار را نکند احساس اضطراب شدید، پریشانی و بی کفایتی به فرد دست می دهد. وسواس چک کردن یکی دیگر از انواع وسواس است.


 نشانه های اختلال وسواسی شامل :

١- وسواس :

افکار نا بجا، تکرار شونده، ناخواسته و اجبار کننده ای است که افکار طبیعی فرد را مختل می کند و موجب اضطراب یا هراس می شود. این افکار می توانند فجیع و بیرحمانه، جنسی و یا به صورت ترس از بیماری باشد. و یا مانند ترس زیاد از صدمه دیدن خود یا افراد مورد علاقه ، نیاز شدید به این که باید همه ی کارها کاملاً دقیق و صحیح انجام شوند ، هراس از آلودگی و کثیفی اشیا و...

٢- اضطرار و اجبار :

رفتارها یا کارهای عمدی است که برای کنترل افکار وسواسی مکرراً انجام می شوند. فرد به این روش تلاش می کند تا از دست افکار آزار دهنده خود خلاص شود. مانند شستن مکرر یا چک کردن مداوم کاری که انجام شده ، شمردن مکرر یک عمل مانند شمردن مکرر دفعات شستشو ، تکرار کردن کارها مثلاً چیدن مکرر اشیا برای این که منظم شوند ، جمع آوری و انباشتن اشیا خاص و... 
افراد مبتلا در آگاهی از بیماری خود متفاوتند. ممکن است گاهی متوجه باشند که افکارشان صحیح نیست و گاهی عمیقاً به آن معتقد باشند.

 چگونه اختلال وسواسی تشخیص داده می شود؟

تشخیص اختلال وسواسی با توجه به علائم آن، تاریخچه بیماری و معاینه توسط پزشک صورت می گیرد. وسواس یا اجبار به انجام کار خاص وقت گیر بوده و معمولاً بیش از یک ساعت در روز طول می کشد. همچنین به میزان زیادی روال عادی زندگی روزمره، کار، روابط اجتماعی یا تحصیل فرد را مختل می کند.

اختلال وسواسی چگونه درمان می شود؟

درمان اختلال وسواسی از طریق مشاوره، روان درمانی و همچنین به وسیله داروها صورت می گیرد. داروهای ضد افسردگی خاصی هستند که بر واسطه های شیمیایی مغز مانند سروتونین اثر می کنند. برای تاثیر این داروها بر افکار و رفتارها ممکن است به چند هفته زمان نیاز باشد. روان درمانی نیز از طریق روش رفتار شناختی انجام می شود. با مواجهه تدریجی با عامل هراس و خودداری از انجام کارهای خاص به مرور از اضطراب و هراس فرد کاسته می شود. مثلاً اگر وسواس شستشو دارید مکرراً شیئی را که تصور می کنید آلوده است لمس کنید و پس از آن دستهای خود را نشویید. اگر این کار را تکرار کنید به تدریج از هراس و اضطراب شما کاسته خواهد شد. این کار در مورد افکار نا بجا نیز موثر است. بهترین روش ،استفاده همزمان از دارو و روان درمانی است.

منبع:هشدار نیوز

داوودقادرزاده بازدید : 376 شنبه 05 بهمن 1392 نظرات (0)

 

http://www.delbar.ir/index.php?uid=1735

زنان و مردان، نه تنها از نظر جسمی، بلکه در بسیاری موارد از نظر روانشناسانه و نیازهای اساسی نیز متفاوتند. در این مطلب برخی از اساسی‌ترین آن تفاوتها که در زندگی و رفتار با همسرتان به کار می‌آید، ذکر شده است.
 
1 - مردان خواهان موفقیت بوده، زنان نیاز به تعلق پذیری دارند.

2 - زنان روحیه لطیف و حساس تری داشته و نیاز دارند احساسات خود را بزبان بیاورند، در پاسخ مردان می خواهند راه گشا و منجی باشند.

3 - مردان به شغلشان به دید جزئی از وجودشان مینگرند، زنان به خانواده خود چنین نگرشی دارند.

4 - مردان بیشتر هدف گرا بوده، اما زنان بیشتر گرایش به برآورده شدن نیازهای فعلی زندگی خود دارند.

5 - تصمیم گیری مردان بیشتر بر پایه اندیشه بوده، اما زنان بیشتر احساسی و با درک مستقیم تصمیم میگیرند.

6 - مردان جسم گرا و زنان رابطه گرا میباشند.

 

● نیازهای مردان :
 

1 - یک شریک جنسی خوب.

2 - یک همدم اهل تفریح.

3 -  یک همسر جذاب.

4 - یک منزل دنج و آرام.

5 - تحسین، احترام، اعتبار، همکاری، پذیرش.

6 - یک همسر حمایت کننده و مشوق.

7 - یک همسر وفادار.

 

 

● نیازهای زنان :
 

1 - عطوفت و مهر ورزی.

2 - گفتگو و درد دلهای صمیمانه. ارتباط تعاملی و همدلانه.

3 - صداقت و صراحت.

4 - حمایت مالی.

5 - همسری که خانواده اولویت زندگی وی باشد.

6 - همسری دلسوز، محافظت کننده، پشتیبان.

7 - امنیت، اعتماد بنفس و تائید.

8 - یک همسر وفادار و متعهد.

9 - جدی گرفتن مشکلات کوچک آنها.

10 - توجه و رغبت نشان دادن به احساسات، عقاید، پیشنهادات و کارهای روزمره آنها.

11 - احساس اینکه آنها یک شریک عشق ورزی میباشند و نه تنها یک ابزاری جنسی.

12 - قدردانی از زحمات آنها.

13 - همسری که در حضور دیگران به آنها احترام گذاشته و به وجودشان ببالد.

14 - بخشی از زندگی شوهر خود بودن: همسری که اهداف و مسائل شغلی خود را با آنها در میان می گذارد.

15 - در آغوش گرفتن آنها.

16 - پذیرش آنها همانگونه که هستند. به آنها اجازه دهیم تا کامل نباشند و زیبایی ظاهری، شخصیت و موفقیتهای آنها را تصدیق کنیم.

17 - همسری که پدر خوبی برای فرزندان آنها باشد.

18 - یک هدیه کوچک و یا یک یادداشت عاشقانه از سوی همسران خود.

19 - یک مرد با اعتماد بنفس.

20 - یک مرد قدرتمند (از لحاظ جسمی، مالی و یا شخصیتی) اما در عین حال مهربان.

داوودقادرزاده بازدید : 135 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)

۶ باور غلط در مورد خلاقیت

با چیزهایی که داخل یخچال باقی‌مانده است ناهار درست می‌کنید. با همکارانتان در مورد حل کردن مشکل یکی از مشتریان صحبت می‌کنید. در مورد قسمت آخر سریال محبوبتان که دیشب پخش شد در شبکه‌های اجتماعی پست می‌گذارید…با اینکه این‌ها به نظر کارهای مربوط به یک روز عادی مثل بقیه روزهای دیگر است، تمام این‌ها مثال‌هایی هستند از موقعیت‌هایی که شما عضله‌های خلاقیتتان را ورزیده کرده‌اید. و مثل هر عضله دیگری، هر چقدر که بیشتر از عضله‌های خلاقیت خود استفاده کنید، قوی‌تر شده و در موقعیت‌های کاری، اجتماعی و در خانه به کمک شما می‌آیند.

بسیاری از افراد در مورد معنی «خلاق بودن» دچار سوءتفاهم هستند و این کار را برای آنکه بتوانند از حداکثر پتانسیلشان استفاده کنند بسیار سخت می‌کند. این‌ها ۶ باور غلط در مورد چیستی خلاقیت و اینکه چگونه می‌توان از این باورهای غلط جلوگیری کرد تا مانع آزادی عمل قوه خلاقه شما نشوند، می‌باشند:

باور غلط اول: من خلاق نیستم

وقتی واژه خلاقیت را می‌شنوید به جای آنکه احساس سرخوشی و انگیزه کنید ترس وجود شما را فرا می‌گیرد؟ این به معنی آن نیست که شما قوه خلاقه ندارید، بلکه یعنی آن را جایی بین راه جا گذاشته و پنهان کرده‌اید. دیوید گلدشتاین (David Goldstein) هنرمند، مشاور خلاقیت و یکی از نویسندگان کتاب Creative You که ارتباطات بین خلاقیت و شخصیت را توضیح می‌دهد می‌گوید:

همه برای خلاقیت ظرفیت لازم را دارند ولی آنچه که معمولاً اتفاق می‌افتد این است که قوه خلاقه آن‌ها در کودکی سرکوب شده است. مثلاً یک کودک ۵ ساله ممکن است آسمان را بنفش نقاشی کند چون فکر می‌کند این شکلی قشنگ‌تر است، ولی اگر کسی آن را مسخره کرده یا به آن بخندد وی به سرعت یاد می‌گیرد که دست از اعتماد کردن به چشمه های خلاقیتش بکشد.

برای آن دسته از ما که هنوز از خاطره‌های بد کلاس هنر واهمه داریم، خوشبختانه خلاقیت نیازی به قلم نقاشی یا نمره ۲۰ گرفتن از معلم هنر ندارد.

باور غلط دوم: خلاقیت=هنر

گلدشتاین می‌گوید:

اولین قدم برای بروز خلاقیت به رسمیت شناختن خلاقیت ذاتی خودتان است.

فقط چون شما یک شاعر یا نقاش نیستید بدین معنی نیست که شما خلاق نیستید. آیا شما در گرم کردن مجلس در مهمانی‌ها مهارت دارید؟ آیا شما همیشه می‌دانید که در موقعیت‌هایی که اطرافیان شما کمتر حرف می‌زنند چه بگویید که سر صحبت را باز کنید؟ اگر این‌گونه است خلاقیت شما خود را در ارتباطاتتان نشان می‌دهد. شاید شما به عنوان یک مربی باشگاه ورزشی در نوشتن یک برنامه تمرینی شاد و مؤثر تبحر دارید. این هم نوعی خلاقیت است. به فیلم‌ها یا بازی‌های ۳ بعدی و ویدئویی علاقه دارید؟ راه انداختن یک وبلاگ در مورد این موضوع می‌تواند به قوه خلاقه شما مجالی برای خودنمایی بدهد.

باور غلط سوم: خلاقیت یعنی سبک‌سری

وقتی درگیر کاری می‌شوید باید سرتان به کارتان باشد و سر به هوا نباشید، درست است؟ نه کاملاً. گلدشتاین می‌گوید استراحت دادن به ذهنی که درگیر مشکل آزاردهنده‌ای است با مشغول کردن خود به یک بازی خلاقانه می‌تواند باعث شود وقتی به سر کارتان بازگشتید راه حل‌های جدیدی را برای آن مشکل پیدا کنید. به علاوه، مطالعات نشان داده‌اند که بروز خلاقیت با استرس پایین، سلامتی جسمی و عاطفی، اعتمادبه‌نفس بالا و حتی خواب بهتر ارتباط مستقیم دارد.

باور غلط چهارم: برخی از افراد ذاتاً خلاق‌اند و برخی نیستند.

مثلی قدیمی وجود دارد که می‌گوید: «هر کسی از ظن خود شد یار من». گلدشتاین در کتابش خلاقیت را به انواع مختلفی بر حسب شخصیت تقسیم می‌کند. او توضیح می‌دهد:

یکی از فاکتورهای بزرگ تاثیرگذار بر خلاقیت برون‌گرا بودن یا درون‌گرا بودن افراد است. برون‌گراها بیشتر با عمل کردن نوآوری می‌کنند و درون‌گراها با عکس العملهای آرام.

اگر شما خیلی برون‌گرا هستید احتمالاً باید در موقعیت‌هایی مثل صحبت با دوستان به دنبال سرچشمه‌های خلاقیتان باشید نه وقتی تنها در ماشینتان نشسته‌اید. درعین‌حال، اگر بیشتر درون‌گرا هستید ممکن است در یک جلسه طوفان فکری سردرگم به نظر برسید ولی صبح روز بعد وقتی در حال دوش گرفتن هستید به یک راه حل فوق‌العاده برسید. گلدشتاین می‌گوید:

اینکه بدانید چه زمانی برای بروز خلاقیت شما مناسبتر است بی انگیزگی را از شما دور کرده و ذهن شما را باز نگاه می دارد.

هر چه زودتر با زدن تستهای شخصیت متوجه شوید که برون‌گرا هستید یا درون‌گرا تا اولین گام را برای درک اینکه چه زمانی چشمه خلاقیت شما بیشتر احتمال جوشیدن دارد، بردارید.

باور غلط پنجم: من برای خلاقیت و این‌طور مسائل وقت ندارم.

ممکن است تحت تأثیر هنرمندان، نویسندگان و کارگردانان زیادی قرار بگیرید و وقتی متوجه شدید که الگوی خلاقیت شما ۵ ساعت در روز می‌نویسد یا ۱۰ سال را روی اولین فیلمی که کارگردانی کرده کار کرده است، برای شروع کار خودتان ناامید و مستأصل شوید. گلدشتاین هشدار می‌دهد که تصور اینکه یک هنرمند تمام ساعت‌های بیداریش را روی هنرش کار می‌کند ممکن است صرف فعل خواستن را برای افراد عادی مشکل کند، ولی خبر خوب این است که شما در عرض تنها چند دقیقه می‌توانید خلاقیت خود را تقویت کنید. لی کراچلی (Lee Crutchley)، مدرس، طراح و نویسنده کتاب «هنر آغاز کردن» که کتابی برای تسهیل بروز خلاقیت است می‌گوید که این در عوض ظرفیت شما را برای لذت بردن و بروز توانایی‌های خودتان بالا می‌برد. وی می‌گوید:

نوشتن در حین صحبت با تلفن، گرفتن یک عکس در هر روز یا نوشتن یک صفحه داستان در هر هفته همه و همه تاثیرگذارند. نکته این است که فکر نکنید خوب است یا بد، فقط از این فرآیند لذت ببرید.

باور غلط ششم: خلاقیت یعنی حتماً کار خیلی مهمی انجام دهید.

تماشای فیلم، خواندن کتاب یا تماشای دوباره سریال محبوب «Breaking Bad» از ابتدا ممکن است کاری منفعلانه به نظر برسد ولی هر کدام از این‌ها می‌تواند به طرز فوق‌العاده‌ای عملی خلاقانه باشد- البته اگر هدف‌دار انجام شوند-. کراچلی توضیح می‌دهد که به جای آنکه فقط لم بدهید و هیچ کاری نکنید به چرایی آنچه که مشاهده می‌کنید فکر کنید. چرا کارگردان این صحنه را این‌طور گرفته یا منظور شخصیت فیلم از اینکه جمله‌ای از شکسپیر را نقل کرد چه بوده است؟ او

ادامه می‌دهد:

هدف هر پروژه خلاقانه ای گفتن حرفی خاص است. بنابراین گشتن به دنبال چیزی که یک پروژه خلاقانه سعی دارد بیان کند به شما کمک می‌کند تا بفهمید خودتان چه باید بگویید.

منبع:فیفادی

داوودقادرزاده بازدید : 171 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)
علت اصلی بیخوابی عدم رعایت بهداشت خواب است که بیش از ۵۰ درصد بیخوابی‌ها ناشی از آن است مثل خواب یا عدم توجه به مصرف موادی که موجب بیخوابی می‌شوند و یا بعضی از دارو‌ها یا بعضی از مواد غذایی و نوشیدنی‌هایی مثل چای و قهوه و عدم تامین شرایط مناسب محیط خواب و عدم وجود نور مناسب و سرو صدای زیاد که غالب بیخوابی‌ها به این دلایل اتفاق می‌افتد. 

وی در ادامه افزود: علل دیگری هم برای این بیماری وجود دارد از قبیل استرس‌هایی که در طول روز ایجاد می‌شوند و بیماری‌های جسمی و روحی روانی که در بروز بیخوابی نقش دارند. 

صادق نیت اظهار داشت: درمان بیخوابی به علت آن برمی‌گردد اگر علت آن رفع شود بیماری بهبود می‌یابد اگر علت بی‌خوابی عدم رعایت بهداشت خواب باشد با آموزش و توجه بهداشت خواب شکل بیخوابی هم رفع می‌شود اگر علت بیماری‌های جسمی مربوط شود مثل بیماری‌های قلبی، تنفسی و بیماری‌هایی که با درد شبانه همراه باشد این بیماری‌ها باید درمان شود تا بی‌خوابی بهبود پیدا کند اگر علت استرس‌هایی باشد که در طول روز ایجاد می‌شود باید عوامل استرس‌زا را کاهش داد و یا چنانچه علت ناشی از بیماری‌های روحی و روانی باشد ابتدا باید ان را درمان کرد. 

این متخصص در پایان خاطر نشان کرد: علت بیخوابی ابتدا باید مشخص شود سپس به درمان آن اقدام شود در غیر این صورت درمان علامتی و مصرف قرص‌های خواب آور می‌تواند مشکلی را هم به مشکلات فرد اضافه کند و آن عادت به داروهای خواب آور است که درمان را سخت‌تر می‌کند. 
داوودقادرزاده بازدید : 160 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)
عشق یکی از مهمترین احساسات موجود در این جهان است. وقتی صحبت از پول، شغل و خیلی چیزهای دیگر به میان میآید آدمها برای نشان دادن آن سختی زیادی متحمل نمیشوند. اما در مسائل احساسی، اگر آن چیزی که میخواهید را به دست نیاورید، دچار درد عمیقی میشوید. کسی که دوستش دارید، آن فرد خاص، مهمترین فرد برای شماست و حتی کل دنیا نمیتواند برایتان جایگزین او شود. خبر خیلی خیلی خوبی برایتان داریم. شما میتوانید کسی که دوست دارید را مجذوب خودتان کنید. پس همین امروز روش ما را امتحان کنید.

میل و ناامیدی – باید ناامیدی را کنار بگذارید
بااینکه میل یک انرژی مقدس است و انرژی خلقت محسوب میگردد، ناامیدی دقیقاً عکس آن و انرژی مخرب است. وقتی تمایلات برآورده نشوند، جای آن ناامیدی میآید. بااینکه میل و اشتیاق انرژی خوب و پاک است، ناامیدی یک انرژی منفی بسیار قوی است. میل و اشتیاق ارتعاشات جذب کردن را در شما ایجاد میکند اما ناامیدی دقیقاً ارتعاشاتی متضاد این یعنی دور کردن را میسازد. وقتی عاشق میشوید، بذر مقدس میل و اشتیاق در شما کاشته میشود. بنا به هر دلیلی اگر این اشتیاق و میل برآورده نشود، ناامیدی وارد میشود. پس اولین قدم برای از بین بردن این ناامیدی است. همه ناامیدیها را دور بریزید.

چطور ناامیدیها را از بین ببرید؟
سادهترین راه برای از میان برداشتن ناامیدیها، فراموش کردن است. خودتان را با نور عشق الهی و معنوی جهان احاطه کنید. یک نور عشق معنوی را تجسم کنید، یک تشعشع از نور عشق خداوندی. خود را تسلیم آن نور کنید. این نور است که شما را خلق کرده است، همه آنچه که دارید را به شما داده و این عشق خیلی ساده دوستتان دارد. این نور بخشنده است، نوری ۱۰۰ درصد پاک است و آنقدر قوی هست تا بتواند واقعیتی زیبا فراتر از تجسمات معمولی شما ایجاد کند. وقتی عاشق میشوید این نور خیلی آرام به شما میگوید چه بکنید، فقط باید به او گوش دهید. پس همه چیز را فراموش کنید، تسلیم این نور شوید و زندگی جدیدی را شروع کنید. همین امروز خودتان را تسلیم آن نور معنوی کنید و بگذارید آن نور آیندهای روشن برایتان بسازد.
وقتی اینکار را کردید، هر وابستگی به نتیجه را از خود دور کنید. حالا قسمت بهتر آن شروع میشود.


ساختن یک زندگی زیبای عاشقانه
وقتی هر نوع وابستگی به آن فرد را از خود دور کردید، یک پیام بسیار قوی به جهان فرستادهاید که برای شروع یک زندگی زیبای عاشقانه آمادهاید. اگر قبلاً عشقتان یکطرفه بود، الان وقت آن رسیده که رابطهای دوطرفه را تجربه کنید. شما قهرمان تئاتر ذهن خودتان هستید. فیلم شما در ذهن خودتان است و فیلمتان واقعیت شما را میسازد. شما کنترل ۱۰۰ درصد روی تخیلاتتان دارید و از آن برای ساخت واقعیتی به انتخاب خود هوشمندانه استفاده میکنید.

حالا تصور کنید که معشوقتان عاشق شماست. قبلاً این شما بودید که عاشق او بودید و حالا تصور کنید که این اوست که عاشق شماست. “معشوقتان عاشق شماست” و میبینید که اشتیاق و میلتان برآورده شده است. چه حسی دارید؟ هزار مرتبه با خودتان تکرار کنید، “….. منو دوست داره”. ببیند در ۷-۵ روز آینده چه اتفاقی میافتد. تغییر انرژی را در خود مشاهده کنید. ببینید چه حسی دارید. معشوقتان را عاشق خودتان تجسم کنید. احساساتتان را بررسی کنید. در ذهنتان با معشوقتان صحبت کنید. چه حسی دارد؟

اگر این مرحله را به درستی انجام دهید، به خودتان میخندید که برای چه اینقدر ناامید بودید. و آنوقت است که دنیا به رویتان لبخند میزند. احساس قدرت بیشتری میکنید. با خودتان فکر میکنید که چرا همه چیز را اینقدر سخت میدیدهاید و چرا قبلاً نمیتوانستهاید فراموش کنید؟

بررسی عشق
این روشها که شما را از احساسات ناامیدانهتان بیرون میکشد و باعث میشود احساس کنید برنده هستید. این افکار و احساسات مثبت میآیند و باعث میشوند فکر کنید که آیا آن فرد را بخاطر عشق میخواستهاید یا فقط به این خاطر که نفستان را ارضا کنید. در بسیاری از موارد، ناامیدی که برمیگردد، به دلیل عشق نیست، بلکه به دلیل پیروزی است. حالا در اعماق قلب خود میدانید که آیا آن فرد را واقعاً دوست میدارید یا نه.
اگر متوجه شدید که عشقتان واقعی است، مرحله زیر خیلی برایتان مهم است:
عشق – قدرت پشت خلقت
درک کنید که عشق قدرتمندترین انرژی در جهان است. با عشق میتوانید هر چیزی خلق کنید، قلب، روح و فکر هر کسی را به دست آورید. هر روز حدقل ۱۰ دقیقه بنشینید و افکاری عاشقانه به عشقتان بفرستید. با خودتان تصور کنید که با او رابطهای عاشقانه دارید. معشوقتان کاملاً عاشق شماست. چه نوع افکار عاشقانهای برای او میفرستید؟

یک گوی صورتی رنگ از انرژی بین دستان خود تجسم کنید که در آن رابطه عاشقانهتان را با آن فرد میبینید. این گوی فقط انرژی پاک و مثبت عشق را در خود دارد. افکار، احساسات و نوع رابطهای که با معشوقتان دارید را یادداشت کنید.

حالا گوی صورتی رنگ را فراموش کنید. بگذارید به هوا برود. هر وابستگی را رها کنید. و اگر اینکار را به درستی انجام دهید، دیگر هیچ وابستگی برایتان نمیماند زیرا الان جایی هستید که میتوانید حس رابطه را احساس کنید. اگر تردیدی داشتید با خودتان تکرار کنید، “من تسلیم نور معنویم هستم.”“فقط باید نور معنویم را دوست داشته باشم و از آن سپاسگذار باشم.”

دقت کنید که این هدف فقط و فقط زمانی اتفاق میافتد که ارتعاشات احساسات شما بالا باشد. ناامیدی مثل چاهی عمیق است که ارتعاشات آن بسیار پایین است. عشق و حقشناسی بالاترین حد ارتعاشات را دارند.
اگر اینکار را درست انجام دهید، احساساتتان در این مرحله باید اینگونه باشند:

۱. ناامیدی صفر. متعجب میشوید که آنهمه ناامیدی به کجا رفته است.
۲. شدیداً احساس شادی میکنید زیرا رابطهای زیبا و عاشقانه ساختهاید و به روشنی آن را دیده و حس کردهاید.
۳. یک رابطه کامل و شاد بین شما و جهان که فقط و فقط شکرگذار آن هستید.

رابطه ایدآل شما خود را نشان خواهد داد. ۶۰،۰۰۰ فکر در روز کارمای (karma) فکر شماست. اگر در ۸۰ درصد از این افکار عشق و حقشناسی باشد، رابطه زیبایی که خلق خواهید کرد فرای تصورتان خواهد بود.
    منبع : http://justladies.ir/
داوودقادرزاده بازدید : 161 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (0)

خندیدن برای قلب خوب است

خندیدن در جمع دوستان یا با دیدن یک فیلم کمدی، برای روحیه خوب است. نتایج یک مطالعه که به تازگی در پاریس در کنگرۀ مجمع اروپایی قلب شناسی ارائه شده، نشان می‌دهد که خندیدن برای سرخرگ ها نیز بسیار مفید است، و باعث محافظت از سیستم قلبی عروقی می‌شود.

خنده، یک ضد استرس مفید برای قلب

بنابر مطالعات سابق، خندیدن برای دفع استرس بسیار خوب است. برخی اعتقاد دارند که خنده مانند یک پیشگیرنده ساده عمل می‌کند، مانند دیدن یک فیلم خنده دار، که باعث آزاد شدن آندورفین می‌گردد، آندورفین هورمونی است که خلق و خو را بهبود می‌بخشد.

به موازات آن، این پیش گیرنده در کاهش هورمون های استرس مانند کورتیزول و آدرنالین نیز نقش دارد. از سوی دیگر این مورد در بین مبتلایان به دیابت نیز مشاهده گردید که هر بار خندیدن (دیدن 30 دقیقه فیلم خنده دار در روز) تا 26% میزان کلسترول خوب را بهبود می‌بخشد.  

خنده جریان خون را اصلاح می‌کند

در این مطالعۀ اخیر، داوطلبان می‌بایست یک فیلم خنده دار یا یک فیلم استرس زا تماشا کنند.

مشاهده شد که تماشای فیلم خنده دار همراه بود با اتساع عروق ساعدی، در حالی که در طرف مقابل قضیه برعکس بود، فیلم استرس زا باعث انقباض شریان ها شده بود، و این انقباض به علت کاهش تخلیۀ خونی تفسیر می‌گردد که به افزایش خطرات قلبی عروقی تفسیر را به دنبال دارد.

در بین این دو شرایط متضاد، تفاوت قطر عروق به 30 تا 50% رسید. به بیان دیگر، آثار خندیدن بر عروق ما بسیار قابل توجه اند. بنابر گفتۀ مؤلفان این پژوهش، این تأثیرات تقریباً برابر هستند با فوایدی که ما از تمرین یک فعالیت جسمی یا مصرف داروهای ضد کلسترول از خانوادۀ استاتین ها به دست می‌آوریم !

این تأثیر خنده بر سلامتی قابل ملاحظه است، خوب است بدانید که بیماری های قلبی عروقی با حدود 180000 مرگ در سال، (و 32% مرگ ها در جهان) به عنوان اولین دلیل مرگ در فرانسه شناخته می‌شود.

به نقل از سیمرغ SPAN>

داوودقادرزاده بازدید : 183 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (0)

چگونه فرد موفقی باشیم

به اعتقاد روانشناسان، اشخاص موفق کسانی هستند که حقیقتاً خودشانند؛ باطناً آزادند و وارسته . اشخاص ‌ناموفق و شکست خورده نیز کسانی هستند که حقیقتاً منکر خویشتن خویش هستند و شادی و نیروی حاصل از درستکاری و صداقت نسبت به خود را نپذیرفته اند.حال برای آنکه از احساس عزت نفس پایین که مانع از موفقیت در زندگی است رهایی یابید و تحولی بزرگ در زندگی خویش ‌ایجاد کنید و از عزت نفس بالایی برخوردار گردید به بیان روش‌هایی برای افزایش عزت نفس می پردازیم.
عدم ارزیابی خود با دیگران
هرگز خود را با دیگران ارزیابی نکنید چرا که هر قدر هم شما بخواهید ارزیابی شما منطقی نیست. هرچیز قابل تصوری راجع‌به خود که بتواند مورد ارزیابی قرار گیرد خود آدمی نامیده می‌شود. خـصـوصـیـات شـمـا مـی‌تـوانـد بـه دهـهـا هـزار شـیوه مورد ارزیابی ‌قـرارگیرد.برای مثال دیگران می‌توانند شما را با خصوصیات و ویژگی‌های خاص ارزشیابی نمایند که می تواند در زمینه های مختلف مثل ‌هوش، ظاهر و توانایی های شما باشد و این ارزیابی را می‌توانند با کلمات "خوب و یا بد " انجام دهند.
احساس ضعف و یا کاستی های بشر
واقعیت آن است که ما انسانها دارای ضعف‌هایی هستیم ، به همین دلیل به سادگی نمی‌توانیم آنچه را که دوست داریم ‌انجام دهیم مثلاً تعدادی از ما قوی هستیم ، تعدادی در موسیقی مهارت داریم . عده‌ای آشپز ماهری هستیم و ...‌به هر حال اکثریت افراد نمی‌توانند در بیش از یک یا دو کار برجستگی و تبحر بسیار بالایی پیدا کنند. احساس شما در دستیابی ‌به اهدافتان بسیار مهم است بنابر این با اندکی تغییر احساس و نوعی دیگر مسئله را بررسی کردن ، متوجه تغییر در افکار ‌خویش و به دنبال آن در رفتار خود خواهید شد و به اهداف منطقی خود خواهید رسید. ‌
بی اطلاعی
‌فقدان اطلاعات کافی نیز می‌تواند عامل موثر برای موفقیت پایین باشد. اگر می‌خواهید خود را برای اشتباهات نبخشید بی‌اطلاعی دلیل کاملاً قانع کننده ای است. به هر صورت، سرزنش خود، عملی کاملاً مسخره می‌باشد.البته اگر مایلید که خود را سرزنش کنید و این کار را درست می دانید خوب انجام دهید . اما به نظر روانشناسان هرگز برای بد ‌انجام دادن کاری که هیچگاه بهتر انجام دادنش را یاد نگرفته اید، بی ارزش تصور کردن خودتان معنایی ندارد و قابل تصور نیست.
آشفتگی
آشفتگی خاطر و وضعیت زندگی، خیلی از مواقع مانع از موفقیت می‌شود. اصولاً وقتی افراد بیشتر از خودشان متنفر شوند ‌خطای بیشتری را انجام می‌دهند چون نسبت به خود احساس بدی دارند ولی می‌خواهند خود را بیشتر تنبیه کنند. لذا اعمال ‌غلط دیگری را نیز مرتکب می‌شوند.‌
خودتان را بپذیرید
خود پذیری بهترین راه حل است. بهترین کار که می توانید برای صفات خوب و یا بد خود انجام دهید این است اگر می‌توانید آنها را ‌تغییر دهید و یا اینکه در حال حاضر و یا برای همیشه آنها را بپذیرید. پس بهتر است از حالا خود و دیگران را همانطوری‌که ‌هستند بپذیرید و هیچگاه از خود و دیگران متنفر نباشید و عشق ورزیتان نسبت به خود و دیگران متعادل باشد. ‌
اعتماد داشتن
تا می‌توانید اعتماد رفتارتان را در زمینه های مختلف مثل اعتماد دوستی و اعتماد فرهنگی بالا برده و افزایش دهید. برای ‌این امر لازم است اصول انضباط رفتاری را نیز رعایت کنید که این اصول عبارتند از :
۱) کار را به تاخیر نیندازید
۲) صبر داشته باشید و استمرار کارها را پیشه کنید
۳) از تجربیات گذشته درس بگیرید
‌۴) در قبال کارهای درست به خود پاداش دهید و در قبال کارهای نادرست خود را جریمه کنید.
برانگیختن احترام دیگران نسبت به خود
برای آنکه احترام دیگران را نسبت به خود برانگیزید باید قاطعیت داشته باشید . بدون مهارت قاطعیت تقریباً غیر ممکن است ‌که بتوانید احساسات مطمئن خود پذیری داشته باشید بنابر این یادگیری مهارت قاطعیت برای شما و هر فرد دیگری ضروی به ‌نظر می‌رسد که عبارتند از:
۱) پرهیز از خشم
‌۲)‌ پرهیز از احساس گناه
‌۳)‌ پرهیز از دلسوزی زیاد

۴)‌ نترسیدن از تایید نشدن ‌.

منبع:پارسی طب

داوودقادرزاده بازدید : 181 پنجشنبه 19 دی 1392 نظرات (1)

5 دروغی که فروشندگان تلویزیون هنگام فروش به شما می گویند

یک قانون بزرگ و اساسی در خرید هر کالایی وجود دارد: هیچ وقت به صحبت‌های فروشنده اعتماد نکنید! این بدین معنا نیست که تمام صحبت‌های فروشندگان اشتباه است و اطلاعات ارائه شده توسط آنها غیرکاربردی است.

شما قبلا به این مطلب رای داده اید

به گزارش سرویس علمی جام به نقل از زومیت، در حقیقت فروشندگان به دنبال فروش کالایی هستند که سود بیشتری برای آنها داشته باشد و منفعت شما در آخرین اولویت آنها است. در ادامه با 5 دروغ رایجی که فروشندگان تلویزیون برای ترقیب مشتری به خرید کالا به زبان می‌آورند، آشنا خواهید شد.
 

فروشندگان تلویزیون برای ایجاد اشتیاق در مشتری بعضا دروغ‌های بزرگی را به زبان می‌آورند، البته این بدین معنا نیست که تمام فروشندگان تلویزیون انسان‌های بدی هستند. بسیاری از آنها اصطلاحات اشتباه را باور کرده‌اند و به عنوان مثال ایمان دارند که کنتراست داینامیک یا فرکانس بالاتر باعث بهبود تصویر می‌شود. بعضی نیز می‌دانند که معیارهای کیفیت تصویر اینها نیستند اما برای فروش کالای خود مجبور به ارائه اطلاعات اشتباه به کاربر می‌شوند.

 

پیش از ادامه مطلب پیشنهاد می‌کنیم نگاهی به مقاله «۱۶ اصطلاح گیج کننده در مورد صفحه نمایش و تلویزیون به همراه معانی آنها» بیاندازید.


این تلویزیون دارای نسبت کنتراست یک به میلیارد است

نه این جمله درست نیست. تمام تولیدکنندگان تلویزیون نسبت کنتراست تصویر را به دروغ اعلام می‌کنند. حتی یک تولیدکننده هم وجود ندارد که نسبت واقعی کنتراست تصویر را منتشر کند. پس هرگز به اعداد و ارقام ارائه شده توسط فروشنده و تولید کننده در مورد کنتراست تصویر توجه نکنید. اعدادی که به عنوان کنتراست تصویر ارائه می‌شوند در واقع نسبت کنتراست داینامیک تصویر هستند که هیچ تاثیری برروی کیفیت تصویر ندارد. کنتراست واقعی تصویر یا Native Contrast عدد مهم و قابل تاملی است که به دلیل پایین بودن آن، توسط تولیدکنندگان ارائه نمی‌شود. در حقیقت هر چه کنتراست واقعی تصویر بالاتر باشد بهتر است اما از آنجایی که تولیدکنندگان اطلاعات مربوط به کنتراست واقعی تصویر را منتشر نمی‌کنند، شما هم نباید به این اعداد توجه کنید. در دنیای واقعی تلویزیون‌های پلاسما معمولا کنتراست بالاتری نسبت به LCD و LED ها دارند، البته تلویزیون‌های LED LCD TV های گران قیمت مانند Elite Sharp، Sony HX950 و LG LM9600 که مجهز به تاریکی موضعی هستند، نیز کنتراست بسیار بالا و مناسبی دارند و با پلاسماها رقابت می‌کنند.


کیفیت صدای این تلویزیون بهتر از باقی است

«ببینید این تلویزیون کیفیت صدای بسیار بهتری نسبت به آن تلویزیون دارد!» نه این جمله درست نیست، هیچ کدام از تلویزیون‌های HDTV کیفیت صدای خوبی ندارند. جمله درست این است که این تلویزیون صدایش به بدی دیگری نیست! به دلیل باریکی تلویزیون‌های فلت پنل، هیچ کدام مجهز به اسپیر مناسب نیستند و نمی‌توانند کیفیت مناسبی را ارائه کنند و برای اینکه کیفیت صدای مناسبی داشته باشید باید یک سینمای خانگی مجزا خریداری کنید. پس کیفیت صدای تلویزیون‌های فلت پنل تفاوت بسیار کمی با یکدیگر می‌کنند و همگی از نظر کیفیت صدای خروجی در سطح بسیار پایینی قرار دارند.


تلویزیون‌‌ها خیلی زود آسیب می‌بینند گارانتی تلویزیون خود را افزایش دهید

مورد دیگری که احتمالا در هنگام خرید به شما گفته می‌شود در مورد گارانتی و آسیب پذیری شدید تلویزیون‌ها است. به همین دلیل به شما پیشنهاد افزایش مدت زمان گارانتی یا خرید تلویزیون با گارانتی طولانی‌تر داده می‌شود. اما حقیقت چیز دیگری است و تلویزیون‌های Flat Panel معمولا کیفیت ساخت مناسبی داشته و طول عمر آنها نیاز بسیار بالا است به همین دلیل پرداخت هزینه بیشتر برای افزایش مدت گارانتی توصیه نمی‌شود.


LED TV
ها بهترین کیفیت تصویر را دارند

این جمله اشتباه است. ابتدا باید بانید که چیزی تحت عنوان LED TV وجود ندارد! تمام LED TVها همان تلویزیون‌های LCD هستند که LEDها به جای لامپ‌های فلورسنت قدیمی، وظیفه ایجاد نور در پشت پنل را دارند. در واقع نام کامل تلویزیون‌های LED یا LED TVها، LED LCD TV است. LEDها نسبت به فلورسنت مصرف کمتری دارند و در مدل‌های گران قیمت LED LCD TVها کنترل بهتری برروی نور پنل وجود دارد که منجر به ارائه تصاویر با کیفیت تر نسبت به LCDها می‌شود. اما در بسیاری از شرایط کیفیت پلاسما ها بهتر از LED LCD TVها است. پلاسما رنگ مشکی را عمیق‌تر نمایش داده و کنتراست تصویر بالاتری نیز دارند. اگر بخواهید یک LED TV با کیفیت پلاسما داشته باشید باید دو یا سه برابر قیمت تلویزیون پلاسما هزینه کنید. البته پلاسما هم معایب خاص خود را نیز دارند مثلا پلاسماها معمولا ضخیم‌تر، سنگین‌تر، پرمصرف‌تر از LEDها هستند و دمای بیشتری نیز ایجاد می‌کنند.


اگر کیفیت صدا و تصویر بالاتری می‌خواهید حتما باید نوع خاص و گران قیمت کابل HDMI را تهیه کنید

باور کنید که تفاوت بین کابل‌های HDMI ده هزار تومانی با 100 یا 300 هزار تومانی تقریبا صفر است مخصوصا اگر طول کابل و فاصله بین پخش کننده و تلویزیون کمتر از 3 متر باشد. پس هرگز بابت کابل HDMI گران قیمت هزینه نکنید.منبع:جام نیوزلینگ خبر

 

داوودقادرزاده بازدید : 185 شنبه 19 اسفند 1391 نظرات (1)

 http://s2.picofile.com/file/7684642361/faslnamehmodireatzmstan.jar.html

فصلنامه مدیریت نسخه زمستان91؛مدیریت,تئوری های مدیریت,اس ام اس مدیریت,جوک های مدیریتی ,کتابهای مدیریت,داستان های مدیریتی,بازاریابی,کسب درآمد,نرم افزارموبایل,جاوا,این نرم افزاربه صورت رایگان برای موبایل عرضه می شود.برای دانلودروی لینگ بالاکلیک کنید.
داوودقادرزاده

 

داوودقادرزاده بازدید : 229 جمعه 09 تیر 1391 نظرات (0)

24فرمان برای محبوب شدن در محل کار

 

1- اگر برای انجام کاری بیرون می روید به همکارانتان پیشنهاد کنید کارهای کوچک آنها نظیر آوردن ناهار، خرید تمبر یا آوردن لوازم اداری مورد نیاز را برایشان انجام دهید.

2- هر گاه وسیله ای را به امانت می گیرید بلافاصله و صحیح و سالم آن را برگردانید.هیچ وقت در اداره از کسی پول قرض نکنید.

3- در پایان روز میز کار خود را مرتب کنید و به فکر نیروهای خدمات پس از ساعت کاری باشید. غذا و مایعات مصرف شده را در سطل نیاندازید.

4- از گل ها و گیاهان دفتر کارتان به دقت مراقبت کنید.

5- هنگام استفاده از سرویس های بهداشتی وسواس به خرج دهید.

6- در اداره با کسی تماس شخصی نگیرید. اگر هم لازم شد، باید مکالمه کوتاه باشد. وراجی نکنید چون باعث آزار دیگران می شوید.

7- اتاق کار خود را تبدیل به آرایشگاه نکنید! آرایش، شانه زدن مو و گرفتن ناخن را در دستشویی انجام دهید.

8- در اداره آدامس نجوید. دیدن صورتی که با جویدن آدامس بد شکل می شود، فضای دیداری اداره را خراب می کند و تصور دیگران را از شما به هم می زند.

9- سر میزکارتان غذا نخورید.

10- اگر بیکار شدید برای گپ زدن به سراغ همکاران دیگر نروید. شاید او در آن لحظه احتیاج به تمرکز فکر داشته باشد. به علاوه، شما باید از هر وقت آزادی برای افزایش دانش اداری خود استفاده کنید.

11- حتی اگر کاری نداشتید، پشت میز خود روزنامه و مجله نخوانید. این کار تصویر فردی تنبل را از شما در ذهن دیگران حک می کند.

12- میز خود را از عکس های خانوادگی و شخصی انباشته نکنید. قبول که فرزندتان را از هر چیزی در دنیا بیشتر دوست دارید ولی با این حال عکسش روی میز کار جایی ندارد.

 13- هرگز روی صندلی لم ندهید و پاهایتان را روی میزتان نگذارید. منظره کف کفش های شما، هیچ کس را تحت تاثیر قرار نمی دهد!

 14- در شایعات و گفتگوهای همکاران، هیچ وقت از موضع خاصی طرفداری نکنید. خود را از این مباحثات و غیبت ها دور نگه دارید. اگر در چنین توطئه هایی همکاری کنید، شاید دوستان امروزتان، فردا تبدیل به دشمنان تان شوند.

 15- همیشه با همه، یک رو و صادق باشید. در این صورت همه چیز برایتان به خوبی پیش می رود.

 16- وقتی قرار است در جایی باشید، سعی کنید به موقع در آن جا حضور داشته باشید و تا پایان وقت اداری هم بمانید. اگر خودتان ۵ دقیقه به اتمام وقت اداری به موسسه یا سازمانی رفته باشید و با کارمندی مواجه شده باشید که ذهن و فکرش به خانه رفته است، خوب می دانید که این توصیه چه معنایی دارد.

 17- سعی کنید برای دیگران قابل اعتماد و قابل اتکاء باشید. اگر می گویید که کاری را انجام می دهید پس انجام دهید. دیگران روی شما حساب می کنند.

 18- به حداکثر زمانی که برای کار به شما داده شده توجه کنید. شاید همکاران دیگر برای انجام کار خود به نتیجه کار شما احتیاج داشته باشند.

 19- در کار گروهی فعال باشید. مدام برای انتقادهای کوچک از همکاران نزد ريیس نروید. در کل،کارکردن با هم راحت*تر از کار کردن علیه همدیگر است و محل کار باید مملو از روحیه کار گروهی باشد.

 20- تا حد ممکن جزيیات زندگی خصوصی خود را در محل کار مطرح نکنید. البته مسلم است که این کار همیشه مقدور نیست ولی حتی الامکان طرح این مسائل را به حداقل برسانید.

 21- با همه منصف باشید. با همه به طور یکسان و بدون توجه به جنسیت، مذهب، نژاد یا شخصیت رفتار کنید.

22- نسبت به همه مودب باشید . از افرادی که مقامی ندارند گرفته تا مقامات بالا .

23- به حریم خصوصی دیگران احترام بگذارید. نامه های همکار خود را نخوانید یا در وسایل میزش تجسس نکنید.

24- انتقاد همکاران را با روی گشاده بپذیرید. آن را به منزله غرض شخصی در نظر نگیرید و سعی کنید عملکردتان را بهبود ببخشید.

 

درباره ما
ارائه دهنده مطالب علمي درموضوعات مديريت ،اقتصاد،روانشناسياخبارفناوری وپزشکی و... به بزرگترین سایت تفریحی وسرگرمی خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 222
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 233
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,189
  • بازدید ماه : 2,298
  • بازدید سال : 17,670
  • بازدید کلی : 129,139
  • کدهای اختصاصی

    الکسا

    a href="http://www.alexa.com/siteinfo/yoursite.com">